گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:رفتم و بیشم نبود روی اقامت وعده دیدار گو بمان به قیامت

❈۱❈
رفتم و بیشم نبود روی اقامت وعده دیدار گو بمان به قیامت
گر تو قیامت به وعده دور نخواهی یک نظرم جلوه کن بدان قد و قامت
❈۲❈
بانگ اذان است و چشم مست تو بینم در خم محراب ابروان به امامت
قصر نمازت چه ای مسافر مجنون کعبه لیلی است قصد کن به اقامت
❈۳❈
در همه عالم علم به عشق و جنونی گو بشناسندت از جبین به علامت
آنچه به غفلت گذشت عمر نخواندم عمر دگر خواهم از خدا به غرامت
❈۴❈
پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی از تو چه پنهان همیشه بار ندامت
خرمن گل ها به باد رفت و به دل ها نیش ندامت خلید و خار ملامت
❈۵❈
شحنه شهری تو دست یاز به شمشیر باری اگر شیر می کشی به شهامت
من به سلام و وداع کعبه و صحرا صحیه زنانم که بارکن به سلامت
❈۶❈
شمع دل شهریار شعله آخر زد به سراپا که سوختن به تمامت

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۳۲ - مسافر مجنون

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید ابراهیم
2011-04-05T21:16:31
با سلام.در یک بیت مانده به آخر: صیحه زنانم درست است نه صحیه زنانم.
کیم من؟
2013-11-05T15:11:25
صیحه: فریاد، بانگصحیه: بهداری!!!
محمد رحمان دوست
2020-06-06T23:31:50
در بیت 4 «قصد نماز» می‌تواند جایگزین بهتر و مناسب‌تری برای «قصر نماز» باشد.