گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:سنین عمر به هفتاد می‌رسد ما را خدای من که به فریاد می‌رسد ما را

❈۱❈
سنین عمر به هفتاد می‌رسد ما را خدای من که به فریاد می‌رسد ما را
گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند دگر چه فایده از یاد میرسد ما را
❈۲❈
حدیث قصه سهراب و نوشداروی او فسانه نیست کز اجداد می‌رسد ما را
اگر که دجله پر از قایق نجات شود پس از خرابی بغداد میرسد ما را
❈۳❈
به چاه گور دگر منعکس شود فریاد چه جای داد که بیداد میرسد ما را
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد می‌رسد ما را

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۴ - هفتاد سالگی

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مرتضی
2016-08-25T22:00:22
منظور از خرابی بغداد اشاره به داستانی داره یا نه؟
مهناز ، س
2016-08-26T00:33:40
آقا مرتضیجواب شما را با داستانی میدهم.برگرفته از روزنامه اطلاعات - * محمدرضا سهرابی‌نژادامثال و حکم فارسیاگر دانی که نان دادن صواب استخودت می‌خور که «بغدادت خراب» است!شاهد مثال ما در بیت فوق‌الذکر، عبارت «بغدادِ خراب» است یا بغدادش خراب است. کلمة بغداد را یک کلمه فارسی دانسته‌اند به معنی باغ داد و عدل یا «بغ داد» یعنی خدا داد. امروزه بغداد پایتخت کشور عـراق است با جمعیتی حـــدود 6 میلیون که در کنار دجله و فرات قرار دارد.بغداد تا قبل از ظهور اسلام، نام و نشانی نداشت بلکه دهی کوچک، تابع شهر مدائن بود. وقتی منصور عباسی از آنجا عبور می‌کرد دستور داد تا شهر زیبای مدائن را خراب کنند و با مصالح آن شهری بسازند به نام بغداد. شاید وجه تسمیه بغداد معنی خداداد ـ مرکب از بغ و داد ـ همین باشد که با ویران کردن مدائن، مصالح مفت و مجانی برای ساخت آن شهر فراهم شد. یعنی مصالح اولیه‌اش را «خداداد».بغداد در زمان حکومت خلفای عباسی، رونق زیادی پیدا کرد و قصرهای باشکوهی در آن بنا شد و البته با پول بیت‌المال مسلمانان. در بغداد، مساجد و مدارس بزرگ و عظیمی چون نظامیه بغداد پدید آمد و مدرسه مستنصریه‌ها در آن قد علم کرد. این وضع ادامه داشت تا هلاکوخان مغول با حمله‌ای برق‌آسا بساط دولت و خلافت پانصدوبیست‌وپنج ساله عباسیان را برچید و قریب هشت هزار نفر از مردم بغداد را قتل عام و همه آثار علمی و فرهنگی و مذهبی را خراب کرد.اوضاع چنان شد که قحطی و گرسنگی، چهره کریه خود را به مردم سایه پرور و خوشگذران بغداد نشان داد و یکباره بغداد زیبا و باشکوه و عظیم و مرکز سیاستگذاری‌ها و عیش‌ونوش‌ها و مهد تمدن و فرهنگ، به ویرانه‌ای بدل شد. بعدها مردم به علت شدت فقر و مسکنت و گرسنگی، تا سال‌های متمادی، شکم‌های سیر را به بغداد آباد و پررونق تشبیه می‌کردند و شکم‌های خالی و گرسنه را به بغداد خراب و ویران. و اگر می‌خواستند به کنایه و تعریض، کسی را خیلی گرسنه و درمانده معرفی کنند می‌گفتند: «به دادش برسید که بغدادش خرابه!» یا در حال خرابی است.این شهر همچنان سال‌ها دست به دست می‌گشت. زمانی در تصرف ایران و گاهی در اشغال امپراتور عثمانی بود. در عصر صفوی، بر اثر مصالحه‌ای که میان شاه صفی و سلطان مراد صورت گرفت، ایروان به تصرف ایران، و بغداد به اشغال عثمانی درآمد.شاید این مثل، ساخته و پرداخته ایرانیان خوش‌ذوق باشد که بعد از ویرانی بغداد، در زبان ما جاری و ساری گردید. همچنان‌که حدود سی چهل سال پیش، وضع مالی هر کس که خوب بود، می‌گفتند وضعش کویته! به هرحال در این خصوص، نگارنده این رباعی را گفته است:طمع ورزی، سرآغاز عذاب استقناعت کن که قانع را ثواب استمرو سوی خلیفه بهر امدادکه آن بیچاره «بغدادش خراب» است!آقا مرتضای گرامی امید که به کار آیدمانا باشید
محمد
2016-07-12T17:37:37
هادی خاناین شعر پارسی است و دوستان در مورد زیبایی شعر پارسی نظر داده بودند.حتی اگر شهریار فرانسوی هم بود باز موضوع قومیت در بین نبود و شعر شعر فارسی بود.
آرسین
2016-11-20T18:17:25
میشه لطفا مفهوم کلی شعر رو بگید
سعید
2010-09-30T00:24:11
روحم تازه میشه وقتی غزلهای استاد رو میخونم
سیاوش
2010-08-09T19:02:06
احسنت به ظرافت طبع شاعر پارسی که کلمات را به عرش میبرند تا مفهومی را در فرش زمین به یاران خود بگویند . اوشو عارف هندی مکررا به زیستن ده دوره ی هفت ساله انسان تاکید دارد . همان هفتاد سالگی .
حیدر
2013-12-21T14:23:07
استاد شهریار تنها شاعریست که ایجازش سیل اشک بر مردم دیده ام می گشاید چنانکه از خواندن آن در جمع دوری میکنم و تنها شعر خلوت من است. روح این استاد شاد که الحق سوز دلش آتش به عالم می زند.
هادی
2014-06-03T23:04:46
سیاوش خان شاعر ترکی،نه پارسی!!!
سیمین
2013-07-06T23:39:00
اگر دقت کنیم می بینیم که شهریار از عبارتهای متکلف در ابیاتش استفاده نمی کند.ببه علاوه از عبارات عامیانه نیز بهره می برد.یت دوم مصرع یکم به کار بردن واژه "گرفتم" اثباتی بر این مدعاست.و این هنر کم نظیری است که من به جز ایشان در اشعار ایرج میرزا و رهی معیری بیشتر دیده ام.
احسان
2017-12-06T00:56:48
سلام میشه لطفا راهنمایی کنید معنی شعرو از کجا پیدا کنم خیلی لازم دارم من اشعار استادو زیاد میخونم لازم دارم معنیاشو چون با گوشیم دوبار کلیک هم میکنم نمیره لغت نامه دهخدا گه امکان داره معنی کامل شعرو بزارید اگه نه لطفا راهنمایی کنید سایتای دیگع دارن من تلگرامم رفتم نزاشتین ممنون میشم سریع جوابمو بدید یا علی
احسان
2017-12-06T00:58:04
سلام میشه لطفا راهنمایی کنید معنی شعرو از کجا پیدا کنم خیلی لازم دارم من اشعار استادو زیاد میخونم لازم دارم معنیاشو چون با گوشیم دوبار کلیک هم میکنم نمیره لغت نامه دهخدا گه امکان داره معنی کامل شعرو بزارید اگه نه لطفا راهنمایی کنید سایتای دیگع دارن من تلگرامم رفتم نزاشتین ممنون میشم سریع جوابمو بدید یا علی.‌..