گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:مسافری که به رخ اشک حسرتم بدواند دلم تحمل بار فراق او نتواند

❈۱❈
مسافری که به رخ اشک حسرتم بدواند دلم تحمل بار فراق او نتواند
در آتشم بنشاند چو باکسان بنشیند کنار من ننشیند که آتشم بنشاند
❈۲❈
چه جوی خون که براند ز دیده دل شدگان را چو ماه نوسفر من سمند ناز براند
به ماه من که رساند پیام من که ز هجران به لب رسیده مرا جان خودی به من برساند
❈۳❈
بسوز سینه من بین که ساز قافیه پرداز نوای نای گرهگیر دل شکسته نخواند
چه نالی ای دل خونین که آن شکوفه خندان زبان مرغ حزین شکسته بال نداند
❈۴❈
دلم به سینه زند پر بدان هوا که نگارین کتابتی بنوسید کبوتری بپراند
من آفتاب ولا جز غمام هیچ ندانم مهی که خود همه دان است باید این همه داند
❈۵❈
بهر چمن که رسیدی بگو به ابر بهاری که پیش پای تو اشکی به یاد من بفشاند
به وصل اگر نرهم شهریار از غم هجران کجاست مرگ که ما را ز زندگی برهاند

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۵۱ - مسافر همدان

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر
2018-08-29T23:34:32
بیت هفتم به جای بنویسد نوشته شده بنوسید