گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود

❈۱❈
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود
در کهن گلشن طوفانزده خاطر من چمن پرسمن تازه بهار آمده بود
❈۲❈
سوسنستان که هم آهنگ صبا می رقصید غرق بوی گل و غوغای هزار آمده بود
آسمان همره سنتور سکوت ابدی با منش خنده خورشید نثار آمده بود
❈۳❈
تیشه کوهکن افسانه شیرین میخواند هم در آن دامنه خسرو به شکار آمده بود
عشق در آینه چشم و دلم چون خورشید می درخشید بدان مژده که یار آمده بود
❈۴❈
سروناز من شیدا که نیامد در بر دیدمش خرم و سرسبز به بار آمده بود
خواستم چنگ به دامان زنمش بار دگر نا گه آن گنج روان راهگذار آمده بود
❈۵❈
لابه ها کردمش از دور و ثمر هیچ نداشت آهوی وحشی من پا به فرار آمده بود
چشم بگشودم و دیدم ز پس صبح شباب روز پیری به لباس شب تار آمده بود
❈۶❈
مرده بودم من و این خاطره عشق و شباب روح من بود و پریشان به مزار آمده بود
آوخ این عمر فسونکار به جز حسرت نیست کس ندانست در اینجا به چه کار آمده بود
❈۷❈
شهریار این ورق از عمر چو درمی پیچید چون شکج خم زلفت به فشار آمده بود

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۶۰ - خوابی و خماریی

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جلال زاده
2011-02-08T16:44:47
در بیت اخر کلمه صخیح شکنج میباشد.