گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

❈۱❈
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
❈۲❈
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
❈۳❈
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
❈۴❈
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
❈۵❈
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
❈۶❈
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم

فایل صوتی گزیدهٔ غزلیات غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

روزبه
2015-08-11T22:01:25
دوستان بنده هر بار نظرات رو می‌خونم حد اقل یه سوژه برای خنده پیدا می‌کنم؛خدا خیرتون بده؛همین‌طور با قوت ادامه بدید!
جلال
2015-09-10T09:04:37
در مصرع سیزده را همه عالم به در امروز از شهر که یکی از بزرگواران هم اشاره کرده بود احساس میکنم درست تر این باشد"سیزده را همه آیند به در امروز از شهر"
محسن‏ ‏چاوشی
2015-11-26T00:02:25
خواهش‏ ‏میکنم‏ ‏دوستان.‏ ‏لطف‏ دارینغزل‏ ‏های‏ ‏جدید‏ ‏هم‏ ‏براتون‏ ‏میخونم.
مهدی
2015-11-23T00:45:28
وای اشکم در اومد واقعا حیف استاد ک چنین زجر عشقی کشیده واقعا عشق چ بر سر استاد آورده.استاد خدا بیامرزتت این دنیا ک فقطزجر کشیدی .انشالا اون دنیا تو آسایش باشی .دوستان روزگار دیگر شخصی رو مثل استاد وعشق واقعیش نخواهد دید .تقدیم به تمام کسانی ک عشقشون رو از دست دادند.
خودم
2015-12-20T04:42:17
این شعر زیبا! چه مطلع نازیبایی دارد.یعنی چه که زن و همسر نگرفتن، خوب است؟ اتفاقا گزینش جفت خیلی هم خوب است و شهریار می خواهد رسم بدی را رایج کند. به خصوص با این وضع زمانه ی ما که شوهر کم است و گاهی به مسئله ی شوهرقطعی می رسیم! پسرها هم که ترسو تشریف دارند و نمی آیند زن بگیرند. و شهریار یک دروغگو هست چون من دیدم دختری به نام مریم دارد(سیده مریم بهجت تبریزی) پس بر خلاف این شعرش همسر هم گرفته است!
ناباور
2015-12-20T04:49:28
خودم گرامی این غزل را موقعی سروده که معشوقه رفته ازدواج کرده و بچه دار شده ولی شهریار هنوز ازدواج نکرده بوده تهمت دروغ به او نفرمائیدانسان شریفی بوده است
خودم
2015-12-20T05:08:31
میگوید:"با همه پیری" ناباور عزیز. تهمت نفرمودم! حقیقت را سرودم!
ناباور
2015-12-20T05:21:58
خودم گرامیمعمولاً آقایان که چندی از جوانیشان میگذرد و ازدواج نکرده میمانند میگویند : پیر شدی ولی هنوز ازدواج نکردیشهریار هم خواسته بگوید : جوانی رفت و کمی هم اغراق شاعرانه چاشنی کرده شماهم نوشتید ، نسرودیدنمیدانم چطور شد که نظر مبارک عوض شد و عزیز شدم ،همین چند دقیقه قبل به بنده تاختید
خودم
2015-12-20T05:31:53
ناباور مهربان. مرا ببخش اگر نمی توانم روان بنویسم، من خود آن 13 ام کز همه عالم به درم. مگر سرودن با نوشتن فرق دارد مگر؟ من وقتی زیاد حرف می زنم برادرم می گوید :"بیشتر شعر نگو". مگر شعر همان سرودن نیست؟
ناشناس
2015-10-20T19:27:36
سلام میشه معنی بیت یکی مونده به آخر رو بگید لطفا ؟
احمدی کوهبنانی
2015-02-23T19:30:33
دربیت دهم به جای کان آن باشد روانتر است
محمد
2015-05-28T12:58:07
در بییت اول صحیحش این طوره که میگه:سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
جواد
2015-03-04T09:16:20
دوستان لطفاً شعرو بخونید اظهار نظر بیجا که در اندازتون نیست نکنید دوستانی که از حرفم ناراحتن یه شعر بسرایند ببینیم چه کاره اند مرسی
محسن
2015-04-07T01:51:58
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم.پدر عشق بسوزد که بسوزاند پدرم
محسن
2015-04-02T19:40:01
گرو بود سرم:منظورش اینه که فکرم درگیر اون یاره
کسری
2015-04-12T15:19:07
شهریاربالاترین احساس شور وعشق و جوانی را به حال وروز امروزی بیان نموده روحت شاد شهریارطوری این حالات بیان نموده که من اشکم روان میشود از خواندن این ابیاتبسیار شیرین و متین و مظلوم سروده که البنه خود نیز همین استافسوس که نه چون او شاعری دگر خواهد آمد ونه این زمانه پست چون او میخواهدکسری
امیر
2016-12-22T07:40:08
مفهوم بیت زیر چیه دقیقاهنرم کاش گره بند زر و سیمم بودکه به بازار تو کاری نگشود از هنرمممنون
محمدرضا علیپور
2016-05-24T11:30:41
سلام.این غزل بسیار زیبا رو اقای محسن چاوشی در اهنگشون یعنی اهنگ من خود آن سیزدهم خونده.حتما گوش بدید.به خدا اشکتون رو در میاره
حمید
2016-04-10T19:26:17
با سلام و عرض ادب:در بیت یکی ب آخر، آخرین کلمه باید آبخرم گفته بشه تا وزن جور در بیاد
حسین
2016-04-21T13:06:43
با سلام و عرض ادب, خواستم خدمت دوست نادیده آقای دکتر امیر محمد احمد زاده عرض کنم که گرچه "دلم" با "پسرم" و دیگر ابیات این غزل هم قافیه است, ولی با توجه به همان ابیات هم ردیف نیست, چه ردیف در این غزل "رم" است نه "م." در ضمن به نظر بنده شاعر در این بیت با تکرار حرف "س" از صنعت شعری "واج آرایی" استفاده کرده است و حذف یکی از آنها به شعرآسیب میزند. من از نیت استاد خبر ندارم, ولی برای من این تکرار یاد آور کلمه "افسوس" بود که با احساس شاعر هم خوانی دارد.
مهران
2012-08-26T10:58:12
@دکتر امیر محمد احمدزاده وقتی می گه "گرو بود سرم" منظورش مشکلات مالیش ِ وگرنه "گرو بود دلم" که معنی نمی ده، خب اگه دخترَ رو بهش می دادند که مشکلی نداشت!
پرهام
2013-03-10T00:44:09
اشک ریزان هوس دامن مادر کردمزنده باشی محسن چاوشی که اشک منو با این جمله در اوردیو صد رحمت به روحت استاد شهریار
امین
2013-03-09T01:45:48
با سلام بر همه دوست داران شعر و ادبجناب شهریار در بیت نهم چه زیبا به این شعر خواجه شیراز اشاره میکنه:ای که از کوچه معشوقه ما میگذری/ بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش
دانیال
2013-03-08T00:44:01
با تشکر فراوان از محسن چاوشی عزیز که شعر استاد را بیشتر رواج داد بازهم به تو!
بهزاد
2013-03-08T09:16:54
به نظر من کاری که محسن چاوشی کرده خیلییی بزرگ و تمام نشدنیه میشه گفت اولین شاعر نثل جوون بوده که داره شاهکار های شاعران ایرانی را برای جوان هایی که میلی به گوش کردن این اشعار ندارند به شیوه ای با موزیک های پاپ تلفیق میده تا همه جوانان اینگونه که نظاره میکنید با اشتیاق دنبال این اشعار بروند.درود بر تو محسن عزیز
امیرحسین
2013-02-08T15:34:57
محسن چاوشی این شعر رو عالی اجرا کرده.
مصطفی
2013-02-09T01:31:40
من خودم با این خاطره دارم
الهه اشراقی
2013-03-03T20:16:19
روحش شاد
عرفان
2013-03-04T03:45:34
خیلی جالبه، که طرفدارای محسن چاووشی عزیز که خودمم یکیشونم در عرض 2روز تا اینجا نفوذ کردن! ولی عزیزان اینجا " موسیقی ما " نیست، لطفا به ماهیت سایت توجه کنین . به اساتید عزیزم که حاشیه نوشتن می خوام بگم که این اشعار از دل برومده و الهام گونه بوده، ترانه ی پاپ و استفاده از کلمات مناسب برای ساخت شعر عاشقانه که نیست! میگین به جای این کلمه اون کلمه رو " میزاشت " بهتر بود؟؟؟!!!!!!
علیرضا بختیاری
2013-03-04T13:38:45
با درود به روح بزرگ استاد شهریار که با زیبایی هرچه تمام تر این شعر را سروده اند و تشکر از محسن چاووشی عزیز که این شعر را به زیبایی اجرا کرده
حامد
2013-03-02T09:51:05
تو رو خدا دوستان اظهار نظر سطحی نکنید . این اشعار حرمت دارند . هر کسی نمیتونه روش اظهار نظر کنه . این اشعار با عشق گفته شده . مثل شعرهای امروزی نیست !
مرتضی طالبیان
2013-03-02T14:45:48
درود بر شمامحسن چاوشی این شعرو خیلی عالی خونده.
محمد محمدی
2013-03-02T17:00:57
واقعا این شعر به این زیبایی با صدایی محسن چاوشی فوق العادست...
حمیدرضا نیازی
2013-02-16T22:48:04
با سلام. فکر می کنم درست تر باشه که بنویسیم:پدرت گهر خود "را" به زر و سیم فروخت
مرتضی دهقان پور قمصر
2013-04-10T18:55:33
باسلامبه نظرم جناب دکتر امیر محمد احمدزاده باید دقت بیشتری در نظردادن بکنند چراکه کلمه ی سرم در بیت اول در جایگاه قافیه قرار داره و نمیتونه "دلم" بشه در ضمن به قول اقامهران از نظر مفهومی هم سرم درست تر از دلم هست
غزل.و
2013-04-02T18:39:22
احسنت
علی عباسی
2013-03-31T17:32:57
«تا» در بیت پدرت گوهر خود تا ... به را تبدیل شود. یعنی:«پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت»یا علی
محمدرضا
2013-04-04T02:54:34
به نقل از هوشنگ طیار ، از شاگردان و دوستان شهریار :بهجت آباد سابق بر این تفرج‌گاه تهران بود و مثل امروز آپارتمان سازی نشده بود. این محل، جایی بود که بیشتر اوقات شهریار با دختر برای گردش آنجا می‌رفت. بعد از‌اینکه دختر ازدواج می‌کند، شهریار یک روز سیزده بدر برای زنده کردن خاطرات آنجا می‌رود و دختر هم با شوهر و بچه آنجا می آیند. شهریار با دختر روبرو می‌شود و این غزل را آنجا می‌سراید:یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرمتو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
ع.اذانی
2013-04-04T12:03:05
به نظر من مصرع اول بیت هشتم بدین شکل است. (الته نه این که شهریار اشتباه نوشته بلکه اشتباه تایپی است):"سیزده را همه عالم بدر آیند از شهر"ضمناً با ادای احترام به آقای دکتر جوادی، به نظر می رسد حسن نیز درست است چرا اینها صفات دوران زندگی استاد از جوانی تا کهنسالی است و علم هم در هنر نهفته است.
ناشناس
2012-11-12T10:40:17
با سلام و تشکر از مدیریت سایت که این اشعار زیبا را گذاشتن خسته نباشید بسیار زیبا و عالیست
واعظ
2013-01-11T20:57:55
با سلام خدمت دوستان.عزیزان شاید سرگذشت استاد را نمیدانند.این شعر مربوط به عشق دوران جوانی ایشان میباشد.
هادی
2012-12-26T00:57:07
با سلام.احساس می کنم که در بیت هشتم،ناسازگاری وجود داره.مصرع دومش دارای وزن دیگری هست.از شهریار بعیده که یه همچین بیت ناسازگاری بگه.لطفا اگه کسی منبع چاپی داره،اصلاح کنه.
دکتر امیر محمد احمدزاده
2009-09-26T21:26:00
اکر به جای کرو بود سرم مینوشت کرو بود دلم بهتر بود
دکتر محمود جوادی
2009-03-01T15:27:36
با درود گرم و صمیمانه ! به باور من اگر به جای کلمه ی حسن . علم نوشته می شد شایسته تر بود
رامین
2011-10-30T01:30:28
شهریار نمی دونست بعدها دلای زیادی می شکنه وگرنه می نوشت : دل شکستن هنری گشته که مردم دارند من در این کار چرا خسته دل و بی هنرم
آوا
2010-09-14T00:18:10
درود شما پارسی گویان.در مصراع اول از بیت پنجم : (پدرت گوهر خود تا به "زر" و سیم فروخت) ، "زر" به اشتباه "رز" نگاشته شده.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
آوا
2010-09-14T00:25:58
با درود مجدد...در مصراع اول از بیت دهم به نظر بندۀ ناچیز بهتر است فاصله ای بین تو و بس گذاشته شود.تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس.همچنین در مصراع آخر واژۀ "چکنم " به صورت جداگانه املاء بهتر و رساتری دارد.شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم...---پاسخ: با تشکر، انجام شد.
زهرا
2010-11-11T23:15:05
نمیدونم تو وصف استاد چی باید گفت شاید مثل بعضی اشعارش از وصف خارجه من که عشق واقعی رو تو بندبند بعضی اشعارش میبینم شما نمیبینید؟
علی
2014-01-31T18:31:08
آقا مرتضی همسر به معنای اصلی آن به کار رفته و سر به معنای مجازی آن مثل فکر، هوش، گرو بود سرم یعنی فکر و هوشم در گرو (دیگری) بود زیاد نباید در ظاهر شعر بمانیم
علی
2014-01-31T18:33:21
ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری" بگذر،کوچه ی معشوقه ی ما بن بست است
جواد مهدی پور
2014-04-02T22:19:53
سلام به همگی. چیزی راجع به این شعر وجود داره که شما در نظر نمیگیرید. قشنگیه شعر یک طرف. اما این شعر تنها یک شعر نیست. یک واقعیته. شهریار عاشق دختری بود که پدرش اجازه ازدواج به اونها نداد. روزی پدر دختر اجازه نداد که دختر به دانشگاه بره. و شهریار هم بعد از اون ترک تحصیل کرد. چند سال بعد 13 فروردین دوستان شهریار با اصرار اون رو به باغات تهران میبرن تا حال روحیش بهتر بشه. به طور اتفاقی اون دختر رو میبینه که با همسر و یک بچه اومدن برای سیزده بدر.شهریار اون روز حالش بد میشه و بیهوش. دوستانش اون رو به بیمارستان میبرند و بعد سراغ دختر میرن که بیا به شهریار سری بزن. اون با دیدن تو به این حال افتاده. وقتی دختر از در اطاق بیمارستان وارد میشه شهریار شعر:آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا...رو همون لحظه در وصف اون زمان میگه و میگذره. خبر دار میشه که پدر دختر بخاطر پول دار بودن اون پسر عشق شهریار رو مجبور به ازدواج کرده بوده. پس از اون شهریار این شعر رو میگه. به نوعی توبه از شعر قبلی و گلایه های قبلی. و بی پولی خود رو مقصر این فرجام میدونه... میتونید به کتاب دیوان کامل شهریار (2 جلدی) مراجعه کنید.
سید محمد
2014-04-06T12:52:01
از بیت یکی مونده به آخر چه صفایی میکنم هروقت میخونمش! این یعنی اونی که رفته بزا بره به هر دلیلی مهم نیست!!قربون دل بزرگ این شاعر عزززیز
ریحانه
2013-12-28T17:36:12
عجب شعر پر معنایی .ادم هم درک میکنه هم احساس غرور بابت ایرانی بودن خودش.از چاووشی هم ممنون ک نسل جوان رو با این اشعار اشنا و علاقه مند کرد کاری ک معلمامون تومدرسه نکردند
سهیل
2013-12-11T23:44:46
آقای امین کیخا خیلی ممنون از نظر شما... همه میدونیم تمام مردم جهان به زبان فارسی صحبت میکردند و بعدها زبانهای دیگر را بنا به جبر انتخاب کرده اند.......!!!ریشه زبان ترکی و فارسی بکلی متفاوت از هم است و بکار بردن لفظ گویش برای زبان غنی ترکی آذربایجان کاملا اشتباه است.
امین کیخا
2013-12-12T00:43:07
البته سهیل جان بیشترین دلبستگی را به فارسی ترکان عثمانی داشته اند که زبان رسمی امپراتوری قدرتمند و با شکوه شان هم فارسی بوده و این حقیقتی است که نمی شود نادیده گرفت . اما من نگفته ام همه فارسی سخن می گفته اند بعدها به جبر زبانهای دیگر اختیار کرده اند . می دانم زبان ترکی ریشه آلتایی دارد مانند مغولی و ایغوری و قزاقی و فارسی هم هندی اروپایی است مانند فرانسه و انگلیسی و المانی و روسی و البته همه زبانها زیبایی خودشان را دارند. و من هم از آذری بیشترین لذت را می برم خصوصا وقتی دوستان جوان مرد و پاک نهادم به آن گپ می زنند و نیز برای اینکه زبان پاره ای از میهن همه ماست . وانگهی سی درسد از خود ترکیه به کردی سخن می گویند که زبانی ایرانی است و این یعنی فرهنگ ما بیشتر از این ها با هم آمیخته است .
مرتضی
2014-01-19T11:23:03
در مورد "گرو بود سرم" من اصل را ترجیح می دهم . اول اینکه سر با همسر همایی دارد. چون سرم گرو بود همسر نگزیدم. دوم اینکه با پسر در مصراع دوم جور در می آید. سرم-پسرم
مرتضی
2014-01-20T17:37:26
بزای ایجاد همسر دو سر لازم است که همسر یکدیگر باشند. با گرو بودن سر این ایجاد ناممکن می شود.
پویا
2014-01-11T22:51:18
عاشق این شعر به خصوص استاد شهریارم پاینده باشید
رسول
2014-08-18T23:54:17
جناب اقای امین کیخا میشه بفرمایید زبان امپراتوری osmani در زمان کدوم پادشاهشون فارسی بوده ?
حامد
2014-09-19T22:04:28
این شعر مربوط میشه به زمانی که استاد دختر خانمی که عاشقش بوده رو بچه به بغل بعدا ظهر سیزده بدر در باغی میبینم و این غزل با دل سوختش میگه.منکه عروق این غزل م با صد ای محسن چاوشی گوش میدم اشکم درمیاد. واقعا عاشق بوده.
امیر
2014-06-01T13:52:51
به نظر من شعر هیچ اشکالی نداره که هیچ بلکه خیلی هم خوبه شهریارا تو خود دانی و بس قابل توجه بعضیا
x
2014-05-19T15:00:29
به نظر بنده حقیر در بیت پنجم بر اساس دیوان شهریار این چنین می باشد :پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت / پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
افشین
2014-07-15T02:51:38
مهمتر از فارس یا ترک یا آذری بودن استاد ، ادبیات فاخر اوست که همه بعنوان ایرانی از آن لذت می بریم . یقینا استاد هم خود را ایرانی می دانست ، پس جای مجادله نیست.
ناشناس
2014-06-19T13:04:25
با سلام جناب دکتر امیر محمد محمد زاده ....در مورد گفته شما ... استاد وقتی نوشتند ...گرو بود سرم...منظور درگیری فکری بوده که همیشه همراه شون بوده ...نه بنا به گفته شما مشکلات مالی... استاد بجا و زیبا سرودند
الهه
2013-04-24T15:57:40
درود بر دوستان،از نظر این حقیر هم " گرو بود سرم" کاملا حق مطلب را ادا می کند و بی عیب و نقص است.
امین
2013-07-06T15:23:40
محسن چاووشی هم این شعر رو خونده
حسین
2013-06-20T05:42:01
ثاقب شعرت خیلی جالب بود خوشم اومد ...محشره
امین کیخا
2013-06-20T08:02:59
زهی شهاب ثاقب نیک گفتی روان است و معنی دار ، زه زه .
امین کیخا
2013-06-20T08:12:12
درود به شهریار با این شعر فروتنی احساس کردم .
شهاب نعمتی (ثاقب )
2013-05-03T09:58:02
شعر قشنگی رو از استاد خوندمبیت اول شعر استاد رو عوض کردم و ادامش دادم :یار و همسر نگرفتم که نگویم چه خَرَم پسران مرد شدند ، بنده هنوزم پسرمهمه صیدند در این پهنه ی آلوده ی عشق منِ بی مایه از این صیدِ طلا می گذرمدختران یک دو سه چندی پسر آواره کنند لاف با شُوی زنند خالص و یکتا گهرمپسران صبح به آغوش گلی تازه روند نیمه شب ها بنوازند که خونین جگرمدام صیاد بود پهن و خودش عاشق زارخود به دام است و بنالد که درآمد پدرمسخن از عاطفه گویند در این بحر کثیف که من آن عاشق صاحبدل و صاحبنظرمترسم آن روز که از دلبر خود گیرم کامبوی عشق دگری باز بیاید به سرمپاک بازی و صداقت بود آرام دلم " شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم "درّ ناب از دل این بحر شود یافت هنوزلاجرم شبهه و تردید نباشد به سرم" از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم "" ثاقب " از گفته ی اغیار نباشد خطریتا زمانی که بگویند من آن تاج سرمشهاب نعمتی ( ثاقب ) 29 فروردین 92
امین کیخا
2013-10-13T01:56:21
ع م ن عزیزم ما در خوزستان سربلندیم که همیشه بهترین ادیبان فارسی اذری بوده اند . از قطران تبریزی بگیر تا همین جناب سرکاراتی که چند ماه پیش جان به جان افرین سپرد اند. مگر نشنیدهای تبریز فخر چین است .
امین کیخا
2013-10-13T02:37:45
باید افزود از گویش مردم اذربایجان متونی باقی مانده که تأکید می کند لهجه ایشان مانند بقیه مردم زاگرس نشین یعنی کردها و لرها است تغییر زبان بعدها صورت گرفته است و نیز در همین اذری امروز هم لغت فارسی باقی مانده از پیشینه اش بسیار است . داشتن زبان محلی هیچ ایرادی ندارد ولی انچه نمی شود نادیده گرفت این است که زبان خود امپراتوری عثمانی هم فارسی بوده است و متون به فارسی نوشته می شده اند .و خود بنده متون نوشته شده قرار داد های عثمانی در موزه را دیده ام . البته ترکی هم همزمان وجود داشته است مثلا من متنی از عارف اسپانیایی عرب تبار دیده ام که بوسیله یک نویسنده ترک عثمانی به فارسی برگردان شده است و این نشان می دهد که ایشان بدون کینه و به راحتی فارسی را دوست می داشته اند . ما هم همیشه از شنیدن ترکی لذت بردهایم و سراسر شعر های فارسی از زیبایی ترکان داستان ها دارد . ولی رویهمرفته مردم اذربایجان لهجه تغییر داده اند ولی سر پر افتخار ایران بوده و هستند .
ع.م.ن.
2013-10-12T21:19:47
با عرض سلام و تشکر,جسارتا همان طور که مستحضر اید, استاد شهریار اشعار ترکی زیبایی در کارنامه خود دارند, لذا به عقیده بنده لفظ "شاعر پارسی گو" لفظ مناسبی نمی باشد.همچنین زبانی به نام "زبان آذری" نداریم؛زبان ایشان "زبان ترکی آذربایجانی" می باشد.با تشکر مجدد.
حسنک
2013-07-18T02:32:28
بیت دوم درستش اینه:تو جگرگوشه ز پستان بگرفتی و هنوز....
Hossein Pouravad
2013-08-01T11:37:24
با عرض سلام ودرود فراوان...با احترام به تمام اساتید عزیز...ولی این حقیر یک انتقاد دارم از همه دوستان..لطفا ننویسید که جایی از شعر باید تغییر کنه..یااینکه جایی از شعر وزنش فرق میکنه..چون یک شاعر وقتی شعر میگه حتتتتما واسه خودش از کلماتی که استفاده میکنه منظورخاصی داره..مثلا من هییییچ وقت نمیتونم یک کلمه از شعر شاعری رو تغییر بدم...حتی اگراون شاعر،شاعر برجسته ای نباشه...نه اینکه استاد شهریار...اگر هم ورزنش بنظرتون درست نیست حتما از خودن خودمونه♥لطفا اینطور ننویسید دیگه♥من همیشه این نظرو دارم و در شعرم گفتم:شعر را من که نگفتم از برمشعر از احساس من آمد سرم....
حسین جباری
2019-11-23T08:47:54
سلام،1. اینکه بعضی ها میان میگن به جای فلان کلمه فلان ت بهتر نبود، دقیقا هدفشون چیه؟ عبارتوهدفشون چیه؟ احترام به خالق اثر واجبه، اونم استادی همچون شهریار، دقت کنید لطفا.2. به نظرم اینجا جای اظهار فضل و نوشتن آثار ما نیست، اینجا باید نظرمون رو راجع به این اثر بگیم و نه بیشتر.3. این غزل یه دونست، تکراری نداره، تا ابد هم موندگار خواهد بود.4. درود بر محسن جاوشی که جوونها رو با اشعار مولوی، حافظ، سعدی، وحشی و سایر بزرگان آشتی داد.
حفیظ احمدی
2019-12-29T19:24:46
واه احسنت به شادروان شهریار با این شعر زیبا و خیلی پرمفهوم.بنده با بیت "تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم" حالی به حالی شدم.
بی نشان
2020-04-01T06:37:05
سیزده را همه عالم به در امروز از شهرمن خود آن سیزدهم کز همه عالم به درمتا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیمگاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم
Science
2020-04-02T12:14:59
در مصرع اول سر و سامان نگرفتم که گرو بود سرم به نظر صحیح می‌باشد.
م . ق
2019-03-17T12:25:05
یک لحظه هم نمیشه حال و حالت شاعر موقع نوشتن بیت بیت این شعر رو درک کرد . قلبا آرزو دارم احدی چنین لحظه رو تجربه نکنه که متاسفانه حاشا ... تجربه خواهد شد .
خسرو کاظمی
2019-03-12T21:28:19
متن این شعر در دیوان شهریار (به تصخیخ خطی خود استاد) به شکل زیر است:یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرمتو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرمخون دل میخورم و چشم نظر بازم جام جرمم اینست که صاحبدل و صاحبنظرممن که با عشق نراندم بجوانی هوسی هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرمپدرت گوهر خود تا بزر وسیم فروخت پدر عشق بسوزد که در آمد پدرمعشق و آزادگی و حسن و جوانی وهنر عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرمهنرم کاش گرهبند زر و سیمم بود که ببازار تو کاری نگشود از هنرمسیزده را همه عالم بدر امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرمتا بدیوار و درش تازه کنم عهد قدیم گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرمتو از آن دگری ، رو که مرا یاد تو بس خودتو دانی که من از کان جهانی دگرماز شکار دگران چشم و دلی دارم سیر شیرم و جوی شغالان نبود آبخورمخون دل موج زند در جگرم چون یاقوت شهریارا چکنم لعلم و والا گهرم
مجتبی رکنی
2019-08-05T05:21:47
سلام و درود. بهتر نبود بجای واژه فروخت، بفروخت قرار میگرفت!
حسام
2019-07-31T19:46:53
وزن مصرعی که میگه:خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم با مصرع قبلش نا مطابقه بهتر بود عبارت "که" از مصرع دوم حذف بشه.
جواد
2019-09-05T14:44:40
کاش با صدای خود استاد شهریار این شعرو بزارین .اگه پیدا بشه عالی میشه.چون استاد اکثر شعراشو خودش دلکمه کردهبا سپاس
مهندس مجتبی شهسواری
2021-04-28T12:56:20
دکترررررر علم برا شما مهمه برای شهریار اهمیتی نداشته بهش نمینازیده در ضمن تو واژه هنر دانش هم نهفته و اینکه علم واژه عربیه استاد همون هنر رو هنرمندانه بکار برده
وحید نعمتی
2020-07-26T15:58:05
استاد شهریار واقعا عالیآدم ساعت ها این شعرو میخونه خسته نمیشهخیلی مفهومی وسنگینعجیب خوبه این شعر
بابک
2020-06-04T00:05:24
درست که شهریار یک شاعر ترک زبان است وبه زبان ترکی آذربایجانی شعر گفته ولی بیشترین وبهترین غرلهای ایشان به زبان فارسی میباشد ودوجلد دیوان فارسی دارد وحقا یک شاعر پارسگوی برجسته وتوانا میباشد
جواد
2020-11-04T01:40:07
چرا وزن شعر فعلاتن هست ولی خیلی از مصرع ها با هجای کوتاه شروع میشه؟؟؟؟؟
جواد
2020-11-04T01:41:41
ببخشید منظورم هجای بلند بودمثلا مصرع اول هجای اول بلنده
علیرضا رشیدی
2020-10-28T10:34:47
همسرم دادند که بروی از سرم..من شدم مادرو تو پیر شدی ای برخلاف پسرم...نام جگرگوشه ی خود من نهادم شهریار...تو نمیدانی ز دوری همان عاشق خونین جگرم...میبینم تورا حسرت آن روز من دارم...که نداشتم اختیارو هنوزم بی صاحب نظرم...میدانم که نراندی همه عمر بر جوانی هوسی..اما افسوس که هوس جوانی من در سر دارم...پدرم بی مهر گوهر خود را داد و رفت...افسوس که دریغ داشت از مهرتو مرا پدرم..سیزده را همه امروز به خوشی...من پس از دیدن تو امروز ز غوغای جهان بد به درم..رشید
وهاب
2020-08-19T22:09:11
شیری و جوی شغالان نبود آبخورت؟!به چه زیبا شعریوصف معشوق به این زیبایی؟!در نگاهت معشوق چه زبون آید و پستآنکه از عشقش شهریارا شده ای پیر پسر
reza
2020-09-21T11:19:42
این شعر زیبارو با صدای محسن چاوشی باید شنیدپیوند به وبگاه بیرونی
منتقد
2017-09-18T11:31:16
سلامپاسخ به خانم الهه که فکر میکنه شعر! خیلی خوبی گفته؛بزرگوار!شما نه یکدستی زبان و واژه ها را رعایت کردی و نه اینکه معتقد به وزنی!با شعر شهریار از این کارا نکنید لطفا
منتقد
2017-09-18T11:32:04
سلامپاسخ به آقای ثاقب که فکر میکنه شعر! خیلی خوبی گفته؛بزرگوار!شما نه یکدستی زبان و واژه ها را رعایت کردی و نه اینکه معتقد به وزنی!با شعر شهریار از این کارا نکنید لطفا
محمد حسین غیاثی
2017-12-23T09:17:51
سلام.استاد میفرمایند گرو بود سرم از ان بعد که میفرمایند همسر یعنی برای انتخاب همسر سرم گرو یاد تو بود و الا استاد دلش را در گرو محبت دنیوی نداشت در سایر ابیات به وضوح استاد جنس عشقش را بیان میکند وقتی سیزده میشود همه از شهر بیرون میایید یعنی همه منتظر زمان خاصی هستند الا من ,که هر وقت از شهر تعلقات شما بیرونم خطاب به منادی شعر یا سایر ابیات که تک به تک حکایت از عشقی خدایی دارد و میخواهد مخاطب را از اشتباه این تصور که شهریار هنوز پایبند یک محبت گذری دنیا مانده در بیاورد و سیر سمایی خود را به رخ منادی شعرش بکشد خدایش بیامرزد ,بو علی اوغلودی ازاده لرین مرد و مرادی
سارا
2017-12-01T14:15:00
با عرض سلام و احترام می خواستم ببینم واژه ی گوهر در بیت پنجم معنای کنایی دارد یا استعاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟متمنی جواب
ش
2018-01-13T08:03:12
حسین عزیز سپاس فراوان ، مختصر و مفید نوشتید شما هم زنده باشید
شهرام
2018-01-12T21:13:27
سلام کسی منظور استاد از (چشم نظر بازم جام) چیست؟؟
nabavar
2018-01-12T23:56:26
شهرام جانخون دل میخورم و چشم نظر بازم جاممی گوید : چشم من مانند جامی ست که خون دلم در آن می ریزد.زنده باشی
۷
2018-01-13T03:03:53
چون بخوانید بدانید(که نادانید)خون دل میخورم و چشم نظر بازم جامجرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرمجام در اینجا به معنی شیشه و آینه است که بازتاب دهنده و نشاندهنده بسیار چیزهاست و شهریار در سرودن این غزل به حافظ نظر داشته و در واقع چشم نظر باز او جام جهان بین است که با نگاه به آن میتوان فهمید چه خون دل که نخورده است.هزار عهد بکردم که گرد عشق نگردمهمی برابرم آید خیال روی تو هر دمنخواستم که بگویم حدیث عشق و چه حاجتکه آب دیده سرخم بگفت و چهره زردم
سعید
2018-01-03T13:58:54
در پاسخ به جناب غیاثی عرض کنم به نظر این حقیر حرفی که غزل میخواد بزنه و فضایی که درش سروده شده کاملاً رسا و بدون شبهه است. چه اصراری دارید برداشت عرفانی از این غزل داشته باشید؟ البته نظر شما به جای خود محترم ولی من ایهام غزلهای حافظ رو در این غزل نمیبینم که هرکی هرچی بخواد برداشت کنه.با سپاس
امیرحسین ابراهیمی
2017-11-26T16:02:22
ای وای که چی کشیده شهریار وقتی این غزل رو میسروده !!!
مبین عالیوند
2017-11-06T23:33:55
سلام و تبریک واسه این ابتکار خوب سایتتون که باعث شده بتونیم آثار همه نظم نگاران رو یکجا توی هر دیوایسی داشته باشیم. یه اشکال منتهی توی این غزل دیدم که به جای 'تا' در بیت پدرت گوهر خود تا میبایست 'را' جایگزین شود.بازهم تشکر از سایت درجه یکتون.
محسن افسری
2017-04-02T02:09:33
با سلام..واقعا انتظار نیست از بعضی از دوستان که به وزن و معنی شعر ایراد میگیرن..استاد شهریار هم در هنر و هم در معنویت و عرفان صاحب نام و بزرگ بوده و خواهند ماند...این شعر از دل شکسته و سوخته برآمده و هیچ عیب و اشکالی درش نیست...درود بر روح ملکوتی استاد شهریار که با سرودن این اشعار دلهای خیلی هارو آرام کرده است
مینا
2017-04-02T23:42:41
سلام وقت بخیرمیشه این قسمت ازشعر رو برای بنده معنی کنید خیلی ممنون میشم ازلطفتون.سیزده را همه عالم به در امروز از شهرمن خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
سمیرا
2017-02-23T14:45:38
سلام عالی بود
یاری
2017-02-06T11:00:35
در پاسخ به جناب آقای امیر:گره بند به معنای وسیله ای است که دو چیز را به هم وصل میکند مانند دکمه و شاعر در مصرع اول آرزو می کند که ای کاش هنرم گره بندِ زر و سیم برای من بود و برایم منفعت مالی داشت و در مصرعِ دوم دلیل این آرزو را می گوید که در بازار تو و در نظر تو هنر من چون سود مادی ندارد ، بی ارزش است و گره گشا نیست.
یاری
2017-02-06T11:10:59
در مصرع دوم بیت هشتم بهتر است به جای من خود آن سیزدهم ، من خود آن سیزده ام نوشته شود
علی
2019-01-31T16:06:08
درجواب هادی باید بگم شعر کاملا وزن درستی داره و در بیت هشت استاد شهریار از اختیار شاعری استفاده کرده وبه جای دوتاهجای کوتاه از یک هجای بلند استفاده کرده
Asna turk
2019-02-26T14:08:46
سلاملار و سایلیقلار بوتون تورک ملتینه.من استاد شهریارین بو شعرین چووووخ سویرم و بو ترک ملتینین قدرت و هنریندگورسدیر که نه تنها تورکو شعرلری کی اوزلری قیزل دان ارزش لی دیلر بلکه فارسی شعرلری ده با ارزش و اورگه یاتیم دیلار.
سعید
2019-02-07T00:19:12
هر آنچه که از دل برآید بر دل نشیند. اوج دل شکستگی استاده اوج ادارک استاد . عدم توجه به زر و سیم. ساده زیست. و اثبات علم بهتر از ثروت هست این شعرش. اصلا خلاصه ادبیات آشنایی هست.
تورال
2018-11-28T17:53:25
اگر به جای سر دل مینوشت قصیده میشد نه غزل.در جالی که این غزل هست
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
2018-04-02T14:34:29
▣ سیزده به دَر (ســیزده) را همه عالَم به دَر امروز از شهر من خود آن (سیزدَهَم) کز همه عالم به دَرَم "شـــهـریـار" ▓ آمنه حسن زاده درمقاله اش نوشته است : بیشترِ کشورها یِ اروپایی و آمریکای شمالی به عدد (13) باورِ منفی دارند . عددِ (13) مشهورترین ِعدد ِنامبارک درایران و بعضی ازکشورهاست . درایران ، پلاک 1+12 و یا نبودِصندلیِ شماره (13) در برخی از هواپیماها مثل هواپیماهای هُما نشان ازنامبارک شمردن این عدد است . برای همین برخی میخواهند با خوشگویی ، خوشخُوری وخوشگذرانی در (13) فروردین ازنحسیِ آن به دَر رَوند و هنگام ِتقسیمِ بلا از قلم بیفتند . هرچندکه برخی هممعتقدند درفرهنگ ِایران هیچ روزی نحس وشوم نیست وپناه بردنِ مردم در روز 13 فروردین به آغوش ِمامِ طبیعت ، مربوط به الهه ی باران است . █ دکترحسین تجدد درمقاله یِ (13 به دَر ، آیینه ی فرهنگِ ایرانی) می نویسد در میانِ فرهنگ پژوهان ، ریشه یِ اصلی پیدایشِ 13 فروردین روشن نیست ولی آنچه مشخص است این است که دراندیشه یِ ایرانیان باستان ، این روز نحس نبوده است وعدد 13 هیچگونه نُحُوسَتی ندارد . و شاید یکی ازدلایلِ بیرون آمدنِ مردم ، درخواست ِباران برای کشاورزی بوده باشد . در ضمن این روز را هم جشنِ نویدِ رفتن به مزرعه می دانستند . برخی هم می گویند 13 به دَر ریشه در یک رسمِ بابِلی دارد که آن ها در این روز بُت هایشان را از بُتخانه بیرون می آوردند و درکنار جویِ آب وسبزه ها قرار می دادند و پایکوبی می کردند . هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی .(سعدی) احمدآذرکمان ـ نوشته شده در فروردین ماه سال 1396
م.ح.بیداد
2018-04-01T09:40:36
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت عزیزان و آراستگان به نظم فارسی نظر این حقیر این است که اظهار فضل زیر شعر استاد شهریار کار نیکی نیست ...
فاضل
2018-06-02T09:34:10
اون دوست عزیزی که گفتن باید جناب شهریار به جای گرو بود سرم میگفتن گرو بود دلم باید بگم که اولین و مهمترین نکته اینه که کل غزل با این قافیه گفته شده که دلم باهاش همخونی نداره ثانیا تو همین مصراع واج آرایی خیلی قشنگی با حرف س «» بکار برده شده و ثالثا منظور شاعر از سر فکر و تمام حواسش بوده
منصور شیروانیان
2021-07-26T03:23:11.6007898
با توجه به وزن قافیه ها، قافیه بیت یازدم به شکل (آبخَرم) صحیح استشیرم و جوی شغالان نبود آبخَرمالبته محسن چاوشی هم به غلط آبخورم خوانده است.
nabavar
2021-07-26T03:43:10.2208
گرامی منصور شیروانیان! اشتباه خوانده اید، قافیه دو حرف ” رَم “ است و آبخور م درست می نماید.  آبخَر که شما اشاره کردی بیت را از معنا می اندازد آبخور /'ābxor/ فرهنگ فارسی عمید (اسم) [پهلوی: āp-xwar] ‹آبخورد، آبشخور›۱. (کشاورزی) مقدار قابلیت زمین برای جذب آب.۲. آن قسمت از اجسام شناور که در آب قرار می‌گیرد.۳. [قدیمی] کنار رودخانه، تالاب، سرچشمه، و محلی که از آنجا آب بردارند یا آب بخورند: ◻︎ وز آن آبخور شد به جای نبرد / پراندیشه بودش دل و روی زرد (فردوسی آبخر /'abxar/ فرهنگ فارسی عمید (صفت) [عربی] [قدیمی] کسی که دهانش بوی بد می‌دهد؛ گَنده‌دهان.
مهدی
2021-09-19T06:01:37.7275624
تو روخدا دیگه حداقل در محافل ادبی بحث پان فارس و پان ترک رو جمع کنید.اینکه نمیدونم ترکی از فارسی تطور یافته یا اینکه فارسی از عربی مشتق شده و این جور حرفهای سخیف مناسب محفل ادبی نیس.که البته هر دو نظریه کاملا غلط و بی بنیه و اساسه.و صرفا آرزوها و اوهام و گمانهای گوینده است.چرا که در تمام نقاط کره زمین زبان ترکی وجود داره و نکته خاصش اینه که اینها هیچ ربطی هم به هم ندارن و همه شون بومی منطقه خودشون هستن.اروپا و آسیا و امریکا و ... همه شون ترک بومی خودشون رو دارند.حتی برخی زبان ها هستن که ترک زبانها اونها رو میفهمند قواعد و ساختار گرامری ش رو بدون اموزش بلدند و استفاده میکنند در حالیکه زبان فارسی هیچ ربطی به اون زبان ها ندارند.پس اصرار بر اوهام و تصورات خود نکنید.
کاف - حقی
2021-11-04T11:18:41.7051014
     سیزده را همه عالم به در امروز از شهر     من خودآن سیزدهم کزهمه عالم به درم                           *  *  * بگمانم هر کس دیگری جای شهریار بود و آن صحنه را میدید، دق می کرد! بی نهایت غیر قابل تحمله که مثلا رفته باشی سیزده بدر ولی ناگهان در کمال بدشانسی و بدبختی محبوبت را ببینی که با دیگری وصلت کرده و در چند قدمی تو مشغول به در کردن سیزده باشد!   خدایا! نحوست سیزده دیگه تا این حد؟! 
مهر بانو
2021-12-04T12:47:33.1523406
چقدر توی این غزل غم و بغض شهریار حس شدنیه
نبی احمدی
2023-04-02T01:28:55.2209933
درود در این صورت کە فرمودی قافیە بە هم می‌ریخت. بە‌تر است از دخالت دادن سلیقەی شخصی بدون آشنایی با فنون شعر دوری کنیم.
مسعود رمی
2023-09-20T22:27:24.197709
در مورد جناس معنوی ، این بیت فوق ، پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت ، پدر عشق بسوزه که درآمد پدرم ،  حافظ می‌فرماید ، پدرم روضهٔ رضوان به دو گندم بفروخت من چرا مُلکِ جهان را به جوی نفروشم؟
سعید کهن
2023-10-03T06:38:24.9202058
اونوقت بیت دوم باید میشد «تو شدی مادر و من با همه پیری بَدَلَم»!!!!
سعید کهن
2023-10-03T06:41:08.4749552
کاش شما که اهل ادبید کمی در مورد هکسره هم مطالعه بفرمایید. مشکلات مالیشِ صحیح نیست.