گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شهریار:برق اولمادی ” قیزیم گئجه یاندیردی لاله نی پروانه نین ” اودم ده باخیر دیم اداسینه

❈۱❈
برق اولمادی ” قیزیم گئجه یاندیردی لاله نی پروانه نین ” اودم ده باخیر دیم اداسینه
گؤردوم طواف کعبه ده یاندیقجا یالواریر سؤیلور : دؤزوم نه قدر بو عشقین جفاسینه ؟
❈۲❈
یا بو حجاب شیشه نی قالدیرکی صاورولوم یا سوندوروب بو فتنه نی ” باتما عزاسینه !
باخدیم کی شمع سؤیله دی : ای عشقه مدعی ! عاشق هاچان اولوب یئته اؤز مدعا سینه ؟
❈۳❈
بیر یار مه لقادی بیزی بئیله یاندیران صبر ائیله یاندیران دا چاتار اؤز جزاسینه “
اما بو عشقی آتشی عرشیدی ” جاندادیر قوی یاندیریب خودینی یئتیرسین خداسینه

فایل صوتی گزیدهٔ اشعار ترکی پروانه و شمع

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرشید
2014-04-03T06:30:11
این شعر در سطح بالای عرفانیه؛ من فقط به بیت آخرش اشاره می کنم که میگه آتش عشق عرشیست و در جان آدم است، بگذار خودی را سوزانده و تو را به خدا برساند؛ این دقیقا راهیه که شهریار در عرفان طی کرد؛ با یک عشق زمینی جانگداز اما عرشی شروع شد سیر و سلوکش اما این فقط واسطه ای بود که خودیش سوخته به خدا برسد؛ بقول مولانا: غازی به دست پور خود، شمشیر چوبین می دهدتا او در آن استا شود، شمشیر گیرد در غزاعشقی که بر انسان بود، شمشیر چوبین آن بودآن عشق با رحمان شود، چون آخر آید ابتلا