گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاطرعباس صبوحی:دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد افکند سر به زیر، حیا را بهانه کرد

❈۱❈
دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد افکند سر به زیر، حیا را بهانه کرد
آمد به بزم و، دید من تیره روز را ننشست و رفت، تنگی جا را بهانه کرد
❈۲❈
رفتم به مسجد از پی نظارهٔ رخش بر رو گرفت دست و، دعا را بهانه کرد
آغشته بود پنجه‌اش از خون عاشقان بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد
❈۳❈
خوش می‌گذشت دوش صبوحی به کوی او بر جا نشست و، شستن پا را بهانه کرد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۷ - بهانه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

nasim
2015-09-25T21:54:44
مصرع هشتم(بسته به دست خویش حنا را بهانه کرد)
ناشناس
2015-10-16T22:01:46
این غزل از نظیری نیشابوری است.
مجتبی خراسانی
2015-02-01T14:15:39
نمیدانم چرا این غزل بر دل می نشیند . احسنتشاعر خوش قریحه
حسین شیردل
2015-04-12T19:25:04
در مصرع دوم بیت اول : فکند سر به زیر، حیا را بهانه به جای ویرگول « و » باید قرار بگیره فکند سر به زیر و حیا را بهانه
هادی بزمی
2016-06-12T00:10:26
در رابطه با زمین این شعر و تواردات و تتبعات و استقبال هایی که شده خواندن این مقاله خالی از لطف نیست:پیوند به وبگاه بیرونی
گمنام
2016-06-12T00:37:54
جناب خراسانی، تجاهل می فرمایید !
Mani Khorsandi
2019-03-19T09:02:13
تضمین کردم این غزل را سال 1349 خورشیدیگفتم زمن گذشته وفا را بهانه کرد در پیش من نشست و رضا را بهانه کردگفتم ز چیست اینهمه اندیشه ات بگوسر بر هوا گرفته خدا را بهانه کردگفتم زمن گرفته دلت یا ز دیگریبا سر به یک اشاره دوتا را بهانه کردگفتم ز دوستان نمی بینمت کسیبا لطف دوستانه جفا را بهانه کردگفتم به دیدگان تو شبنم چرا نشستاشکش فرو چکید و ریا را بهانه کردگفتم ز راه عشق ببوسم لبان تودستش به لب نهاده حیا را بهانه کردگفتم نگفته ای که بجان خواهمت تورارنجیده شد کمی بها را بهانه کردگفتم بیا که در دل منصور جای توست عذری نداشت تنگی جا را بهانه کرد منصور خورسندی 10/3/49