گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاطرعباس صبوحی:شام هجران مرا صبح نمایان آمد محنت آخر شد و اندوه به پایان آمد

❈۱❈
شام هجران مرا صبح نمایان آمد محنت آخر شد و اندوه به پایان آمد
نفس باد صبا باز مسیحائی کرد مگر از زلف خم در خم جانان آمد
❈۲❈
شکر ایزد که دگر بار، به کوری رقیب دلبرم شاد رخ و خرّم و خندان آمد
عجبی نیست گرم از کرم پیر مغان رنج راحت شد و هم درد به درمان آمد
❈۳❈
گر چه بسیار چشیدی ستم ز هر فراق دلبر شاد به بزمت شکرستان آمد
ساقیا! ساغر لبریز از آن باده بده که ز خمخانهٔ حق، هدیه به مستان آمد
❈۴❈
مطرب! آغاز کن آن نغمهٔ داوودی را که ز الحان خوشش، جان به سلیمان آمد
مژده ای صدر نشینان صف میکده، باز که صبوحی ز حرم مست و غزل‌خوان آمد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۲ - خمخانه حق

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید اخیانی
2014-09-15T10:43:09
بطور قطع ویقین و با توجه به تقطیع متن مصرع "مگر از زلف ...کلمه "در "غلط و بجای آن "اندر "صحیح است ونظر جناب بابک شبان کاملا صحیح می باشد.
بابک شبان
2014-05-27T16:02:26
در مصرع " مگر از زلف خم در خم جانان آمد " شاید "اندر" بجای "در" بهتر باشد مگر از زلف خم اندر خم جانان آمد