گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاطرعباس صبوحی:تا در آن حلقهٔ زلف تو گرفتار شدم سوختم تا که من از عشق خبردار شدم

❈۱❈
تا در آن حلقهٔ زلف تو گرفتار شدم سوختم تا که من از عشق خبردار شدم
من چه کردم که چنین از نظرت افتادم چاره‌ای کن که به لُطف تو گنهکار شدم
❈۲❈
خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم
تا در آن سلسلهٔ زلف تو افتادم من بی‌سبب چیست که پیش نظرت خوار شدم
❈۳❈
برو ای باد صبا بر سر کویش تو بگو که ز مهجوری تو دست و دل از کار شدم
جان به لب آمد و راز تو نگفتم به کسی نقد جان دادم و عشق تو خریدار شدم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۱ - حلقۀ زلف

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیرعلی
2015-06-20T10:14:46
درست می نماید چراکه بوی عطر از جانب معشوق نیست بلکه از سوی زلف معشوق است..عطری درست تر است.
نصراله خرد
2015-04-02T20:54:12
سطرسوم مصراع دوم == بوی عطرش بمشمم... = جائی دیده ام