گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاطرعباس صبوحی:آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند شیر را گیرد و در زلف تو، به زنجیر کند

❈۱❈
آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند شیر را گیرد و در زلف تو، به زنجیر کند
تکیه بر گوشهٔ ابرو زده چشمت، آری ترک، چون مست شود، دست به شمشیر کند
❈۲❈
بی سبب خون من آن ابروی پیوسته نریخت رنگ را خواست که پاک از دم شمشیر کند
دیده‌ام خواب پریشانی و، هر کس شنود بر سر زلف پریشان تو، تعبیر کند

فایل صوتی غزلیات ناتمام و اشعار پراکنده تعبیر خواب پریشان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

طوطی شکر خا
2013-01-13T09:19:27
بیت اول مصرع دوم : شیر را گیرد و در زلف تو زنجیر کند صحیح استبیت سوم مصرع دوم: زنگ را خواست... صحیح است.