شیوا فرازمند:ماتِ پروانهٔ پشت پنجره نشسته زنی
❈۱❈
ماتِ پروانهٔ پشت پنجره
نشسته زنی
که تمام روزمرگیهایش
شیشههای شور و مرباست!
❈۲❈
با عطر بنفشهای
که در خاطرههایش سنگین شده
و قلبش حالا پروانهایست
که روزی عشق را دور تنش پیله بست
❈۳❈
و تا همیشه درون پیله، ماند.
کامنت ها