شیوا فرازمند:با سپیدهدمی که غرقِ رویای عشق است
❈۱❈
با سپیدهدمی
که غرقِ رویای عشق است
کودکانِ آب و آفتاب و آئینه
در پی میوههای بهشتی
❈۲❈
_بیخواب و حیران_
به جدال درد میروند...
که زندگی
ترانهخوان میشود
❈۳❈
روال هر روزهاش را
در پینههای دستهای خسته؛
ببین!
این چکامه
❈۴❈
که میبارد از چشمهای ما
در روشنای شهر،
هرگز به زلالیِ قلبهای بلورینِ آنها
نخواهد بود...
کامنت ها