شیوا فرازمند:خوشه تعارف میکنی به داس
❈۱❈
خوشه تعارف میکنی
به داس
برای دستهایی که
سوزن میزنند
❈۲❈
روزمرگیها را؛
آجینآجین
چله میشوی
روی پلههایی
❈۳❈
قرق شده با قدمهای دیوانگیت
داغ میشوی بر شعلههای رقاص
با سمفونی تاریکیها
روی بستههای آدامس ولو شده در کف اتوبوس
❈۴❈
اینبار
بالا که میروی
داس باش!
کامنت ها