شیوا فرازمند:در آسمان بدون تو نوری نمانده است سمت تو هیچ راه عبوری نمانده است
❈۱❈
در آسمان بدون تو نوری نمانده است
سمت تو هیچ راه عبوری نمانده است
پیچیده حسرتی به تن کوچه های شهر
آن جا که از تو رد حضوری نمانده است
❈۲❈
ما چون مترسکان سرا پا شکسته ایم
بی تو دگر عزیز غروری نمانده است
این جا کسی به فکر تپش در بهار نیست
دیگر برای عاطفه شوری نمانده است
❈۳❈
ما گم شدیم در طلب لحظه ای سراب
در ذهن های خسته شعوری نمانده است
جاری ست التهاب در این کوره راه درد
با رفتن تو تاب صبوری نمانده است
❈۴❈
برای امید کوچکم:
کامنت ها