شیوا فرازمند:ببین برای وجودت چقدر دل تنگ است و با سکوت حضورم همیشه در جنگ است-
❈۱❈
ببین برای وجودت چقدر دل تنگ است
و با سکوت حضورم همیشه در جنگ است-
کسی که شعله ی تردید و درد را پاشید
به روح ساده و سردم که بی تو بی رنگ است
❈۲❈
دل و دماغ ندارم برای قصه شدن!
وپای رفتن من در مسیرتو لنگ است!
نگو که مثل عزازیلم و اسیر خودم..
نگو که از توو قلبت نصیب من سنگ است
❈۳❈
ببین که زرد شد این صورتم از این تلخی
اگرچه با شب و روز دلم هما هنگ است
بیا شبی به شب شعر من به اسم غزل..
برای از تو سرودن غزل دلم تنگ است
کامنت ها