شیون فومنی:نمی خواهم در هیاهوی گیلکانه ات
❈۱❈
نمی خواهم
در هیاهوی گیلکانه ات
مومیایی شوم
با دهانی بومی
❈۲❈
و انبانی از واژگانی مرطوب
نه ... نمی خواهم
سینه به سینه سرگردانِ شالیزارانت باشم
رویاهایم را
❈۳❈
در سایه گیر جنگل
زمینگیر می بینم
دریا
توفانی ام نمی کند.
❈۴❈
بدرود گیلان عزیز
بدرود
این قویِ دل آزاد
دیگر
❈۵❈
فراخوانده شده است
به تنهاییِ جهانیِ خویش
کاشته می شوم
در زاهدان خاک
❈۶❈
زندانی ام می کند
زیبایی
اینک
زمین از آنِ من است
❈۷❈
انسان از آنِ من است
آه ... من
خود پیراهن یوسفم
یعقوبم
❈۸❈
روزگاران است روزگاران است روزگاران
کامنت ها