گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:میان این سنگ و آفتاب ، پژمردگی افسانه شد. درخت ، نقشی در ابدیت ریخت.

❈۱❈
میان این سنگ و آفتاب ، پژمردگی افسانه شد. درخت ، نقشی در ابدیت ریخت.
انگشتانم برنده ترین خار را می نوازد. لبانم به پرتو شوکران لبخند می زند.
❈۲❈
- این تو بودی که هر وزشی ، هدیه ای نا شناس به دامنت می ریخت ؟
- و اینک هر هدیه ابدیتی است.
- این تو بودی که طرح عطش را بر سنگ نهفته ترین چشمه کشیدی ؟
- واینک چشمه نزدیک ، نقشش در خود می شکند. - گفتی نهال از طوفان می هراسد.
❈۳❈
- و اینک ببالید ، نو رسته ترین نهالان! که تهاجم بر باد رفت.
- سیاه ترین ماران می رقصند. - و برهنه شوید، زیباترین پیکرها!
❈۴❈
که گزیدن نوازش شد.

فایل صوتی آوار آفتاب شکست ترانه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها