گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:می تازی ، همزاد عصیان ! به شکار ستاره ها رهسپاری ،

❈۱❈
می تازی ، همزاد عصیان ! به شکار ستاره ها رهسپاری ،
دستانت از درخشش تیر و کمان سرشار. اینجا که من هستم
❈۲❈
آسمان ، خوشه کهکشان می آویزد، کو چشمی آرزومند؟
با ترس و شیفتگی ، در برکه فیروزه گون، گل های سپید می کنی
و هر آن، به مار سیاهی می نگری، گلچین بی تاب!
و اینجا - افسانه نمی گویم- نیش مار ، نوشابه گل ارمغان آورد.
❈۳❈
بیداری ات را جادو می زند، سیب باغ ترا پنجه دیوی می رباید.
و -قصه نمی پردازم- در باغستان من ، شاخه بارور خم می شود،
❈۴❈
بی نیازی دست ها پاسخ می دهد. در بیشه تو، آهو سر می کشد ، به صدایی می رمد.
در جنگل من ، از درندگی نام و نشان نیست . در سایه - آفتاب دیارت قصه خیر و شر می شنوی.
❈۵❈
من شکفتن را می شنوم. و جویبار از آن سوی زمان می گذرد.
تو در راهیی. من رسیده ام.
❈۶❈
اندوهی در چشمانت نشست، رهرو نازک دل! میان ما راه درازی نیست: لرزش یک برگ.

فایل صوتی آوار آفتاب فراتر

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها