گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:شب سرشاری بود. رود از پای صنوبرها، تا فراترها رفت.

❈۱❈
شب سرشاری بود. رود از پای صنوبرها، تا فراترها رفت.
دره مهتاب اندود، و چنان روشن کوه، که خدا پیدا بود. در بلندی‌ها، ما
دورها گم، سطح‌ها شسته، و نگاه از همه شب نازک‌تر.
دست‌هایت، ساقه سبز پیامی را می‌داد به من
❈۲❈
و سفالینه‌ انس، با نفس‌هایت آهسته ترک می‌خورد و تپش‌هامان می‌ریخت به سنگ.
از شرابی دیرین، شن تابستان در رگ‌ها و لعاب مهتاب، روی رفتارت.
❈۳❈
تو شگرف، تو رها، و برازنده خاک. فرصت سبز حیات، به هوای خنک کوهستان می‌پیوست.
سایه‌ها برمی‌گشت. و هنوز، در سر راه نسیم.
❈۴❈
پونه‌هایی که تکان می‌خورد. جذبه‌هایی که به هم می‌خورد.

فایل صوتی حجم سبز از روی پلک شب

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها