گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:روزی خوام آمد ، و پیامی خوام آورد.

❈۱❈
روزی خوام آمد ، و پیامی خوام آورد.
در رگ ها ، نور خواهم ریخت . و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب
❈۲❈
آوردم ، سیب سرخ خورشید. خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را ، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید.
کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت . جار خواهم زد: ای شبنم ، شبنم ، شبنم.
❈۳❈
رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است، کهکشانی خواهم دادش .
روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند. رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را ، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ، سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد.
❈۴❈
و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه زنجره ها. بادبادک ها ، به هوا خواهم برد.
گلدان ها ، آب خواهم داد. خواهم آمد ، پیش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش
❈۵❈
خواهم ریخت. مادیانی تشنه ، سطل شبنم را خواهد آورد.
خر فرتوتی در راه ، من مگس هایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره ای ، شعری خواهم خواند. هر کلاغی را ، کاجی خواهم داد.
❈۶❈
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک ! آشتی خواهم داد .
آشنا خواهم کرد. راه خواهم رفت.
❈۷❈
نور خواهم خورد. دوست خواهم داشت.

فایل صوتی حجم سبز و پیامی در راه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها