گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:فرسود پای خود را چشمم به راه دور تا حرف من پذیرد آخر که :زندگی

❈۱❈
فرسود پای خود را چشمم به راه دور تا حرف من پذیرد آخر که :زندگی
رنگ خیال بر رخ تصویر خواب بود. دل را به رنج هجر سپردم، ولی چه سود،
❈۲❈
پایان شام شکوه ام. صبح عتاب بود.
چشمم نخورد آب از این عمر پر شکست: این خانه را تمامی پی روی آب بود.
❈۳❈
پایم خلیده خار بیابان . جز با گلوی خشک نکوبیده ام به راه.
لیکن کسی ، ز راه مددکاری، دستم اگر گرفت، فریب سراب بود.
❈۴❈
خوب زمانه رنگ دوامی به خود ندید: کندی نهفته داشت شب رنج من به دل،
اما به کار روز نشاطم شتاب بود. آبادی ام ملول شد از صحبت زوال .
❈۵❈
بانگ سرور در دلم افسرد، کز نخست تصویر جغد زیب تن این خراب بود.

فایل صوتی مرگ رنگ خراب

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها