گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:دود می خیزد ز خلوتگاه من. کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟

❈۱❈
دود می خیزد ز خلوتگاه من. کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن. کی به پایان می رسد افسانه ام ؟
❈۲❈
دست از دامان شب برداشتم تا بیاویزم به گیسوی سحر.
خویش را از ساحل افکندم در آب، لیک از ژرفای دریا بی خبر.
❈۳❈
بر تن دیوارها طرح شکست. کس دگر رنگی در این سامان ندید.
چشم میدوزد خیال روز و شب از درون دل به تصویر امید.
❈۴❈
تا بدین منزل نهادم پای را از درای کاروان بگسسته ام.
گرچه می سوزم از این آتش به جان ، لیک بر این سوختن دل بسته ام.
❈۵❈
تیرگی پا می کشد از بام ها : صبح می خندد به راه شهر من.
دود می خیزد هنوز از خلوتم. با درون سوخته دارم سخن.

فایل صوتی مرگ رنگ دود میخیزد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها