گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:زخم شب می شد کبود. در بیابانی که من بودم

❈۱❈
زخم شب می شد کبود. در بیابانی که من بودم
نه پر مرغی هوای صاف را می سود نه صدای پای من همچون دگر شب ها
❈۲❈
ضربه ای بر ضربه می افزود. تا بسازم گرد خود دیواره ای سر سخت و پا برجای،
با خود آوردم ز راهی دور سنگ های سخت و سنگین را برهنه ای.
❈۳❈
ساختم دیوار سنگین بلندی تا بپوشاند از نگاهم هر چه می آید به چشمان پست
و ببندد راه را بر حمله غولان که خیالم رنگ هستی را به پیکرهایشان می بست.
❈۴❈
روز و شب ها رفت. من بجا ماندم در این سو ، شسته دیگر دست از کارم.
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش نه خیال رفته ها می داد آزارم.
❈۵❈
لیک پندارم، پس دیوار نقش های تیره می انگیخت
و به رنگ دود طرح ها از اهرمن می ریخت.
❈۶❈
تا شبی مانند شب های دگر خاموش بی صدا از پا در آمد پیکر دیوار:
حسرتی با حیرتی آمیخت.

فایل صوتی مرگ رنگ دیوار

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها