گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سهراب سپهری:ریشه روشنی پوسید و فرو ریخت. و صدا در جاده بی طرح فضا می رفت.

❈۱❈
ریشه روشنی پوسید و فرو ریخت. و صدا در جاده بی طرح فضا می رفت.
از مرزی گذشته بود، در پی مرز گمشده می گشت.
❈۲❈
کوهی سنگین نگاهش را برید. صدا از خود تهی شد
و به دامن کوه آویخت: پناهم بده، تنها مرز آشنا! پناهم بده.
❈۳❈
و کوه از خوابی سنگین پر بود. خوابش طرحی رها شده داشت.
صدا زمزمه بیگانگی را بویید، برگشت،
❈۴❈
فضا را از خود گذر داد و در کرانه نادیدنی شب بر زمین افتاد.
کوه از خواب سنگین پر بود. دیری گذشت،
❈۵❈
خوابش بخار شد. طنین گمشده ای به رگ هایش وزید:
پناهم بده، تنها مرز آشنا! پناهم بده. سوزش تلخی به تار و پودش ریخت.
❈۶❈
خواب خطا کارش را نفرین فرستاد و نگاهش را روانه کرد.
انتظاری نوسان داشت. نگاهی در راه مانده بود
❈۷❈
و صدایی در تنهایی می گریست.

فایل صوتی زندگی خواب‌ها مرز گمشده

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها