سیاوش کسرایی:سنگین نشسته برف غمگین نشسته شب
❈۱❈
سنگین نشسته برف
غمگین نشسته شب
اندوه من به دل
تشویش من به لب
❈۲❈
آتش اگربمیرد
آتش اگر که سایه به صحرا نیفکند
در راه گرگ ها به قافله ها می زنند باز
سیمای بی نوایی و بی برگ باغ ها
❈۳❈
بانگ کلاغ ها
کامنت ها