سیاوش کسرایی:شب ما چه با شکوه است وقتی که گلوله ها
❈۱❈
شب ما چه با شکوه است
وقتی که گلوله ها
آن را خالکوبی می کنند
و دل ما را
❈۲❈
دلهای مظطرب ما را
در دو سوی شب
بانگ الله کبر
به هم وصل می کند
❈۳❈
شب ما چه باشکوه است
وقتی که تاریکی
شهر را متحد می کند
شب ما چه با شکوه است
❈۴❈
وقتی که دستی ناشناس
دری را
بر رهگذری مبارز
می گشاید و
❈۵❈
شوق و تپش در دالان
بازوی هم را می فشرند
شب ما چه با شکوه است
وقتی که نظامیان
❈۶❈
در محاصره چشمان شب زنده دارمان
اسیرند
شب ما
چه غمگنانه با شکوه است
❈۷❈
وقتی که فریاد و ستاره
در آسمان گره می خورند
و بر بامها سایه ها
خاموشانه
❈۸❈
ترحیمی ساده دارند
از قرق
تا خروسخوان
شبروان
❈۹❈
دل ما را در کوچه ها
چون مشعلی دست به دست
می گردانند
و خواب بیهوده
❈۱۰❈
بر فراز شهر پرسه می زند
کشتگان سحر را نمی بینند
اما
صبح حتمی الوقوع است
❈۱۱❈
کامنت ها