سیاوش کسرایی:اعتصاب واژه ای سهمگین تر از حریق
❈۱❈
اعتصاب
واژه ای سهمگین تر از حریق
در پالایشگاه
اعتصاب
❈۲❈
سریعتر از گذر گلوله
در خبرگزاریها
اعتصاب
جلاد هفت خواهر پیر یائسه
❈۳❈
اعتصاب
لکه چرب و بوینک
بر کلاه سیلندر
و اعتصاب
❈۴❈
پوشش پولادین
مقابل دولت نظامی
تو نانت را به نیمه می خوری
او ماهیانه اش را در میان می گذارد
❈۵❈
کاسب نسیه می پذیرد
و پسرم قلکش را می شکند
می بینی رفیق
مهربانی به شهر باز میگردد
❈۶❈
قلم
به قسم ایستاده و
کار
به کم کاری نشسته
❈۷❈
و در برابر آنکه مسند خداییش را دیگر بار
می طلبد
خلقی بانگ بر میدارد
لااله الا الله
❈۸❈
جوش خون
بر کناره های کویر
شکفتن گلبرگهای فولاد
در باغ ذوب آهن
❈۹❈
و قهر قیافه ها
در سراسر وطن
و نه تنها دروازه قلبم
فروبسته بر دشمن است
❈۱۰❈
که خانه خدا
خانه دانش
و خانه کار هم
مادر بر سجاده
❈۱۱❈
و همسایه در اذان
نفرین را نیز
به دعا افزوده اند
بدا بر این
❈۱۲❈
به در افتاده از دل پارسیان
ما در اعتصابیم و
هر شامگاه
کشتگانمان را شماره می کنیم
❈۱۳❈
مشهد و شهیدان تازه
تبریز و سرداران جوانتر
اما آبادان
از دل خاکستر
❈۱۴❈
ققنوسهای دیگر
پرواز می دهد
بوی نفت و بوی خون
بوی شور خون
❈۱۵❈
اما عطر دیگری هم در فضا
موج می زند
دشمن مسلح است
ما بی شمار
❈۱۶❈
همه را از دم نمی توان کشت
آن که می ماند
از صفوف ماست
نه کارمان را
❈۱۷❈
که سلام و لبخند و نگاهمان را
حتی
از آنان دریغ بداریم
دریغ بداریم
❈۱۸❈
همه نیکی های زمین را
که عمری به پایشان ریختیم و
نه در خورشان بود
تا
❈۱۹❈
تنها تنها تنها
در جنگل سرنیزه هاشان
هم را بدرند
و ما بدین همبستگی در فروبستگی
❈۲۰❈
بر ساق بلند شکیبایی
واژه ای به شکوفه بنشانیم
آزادی
کامنت ها