سیاوش کسرایی: از تیغ آفتاب با دست و بادبادک و طفلی به روی بام
❈۱❈
از تیغ آفتاب
با دست و بادبادک و طفلی به روی بام
میدان و ازدحام
از زنده باد خلق به تندیس انقلاب
❈۲❈
تندیس انقلاب ربوده است در هوا
نخهای بادبادک و آن طفل نامراد
فریاد می کشد
ای بادبادکم
❈۳❈
ای باد ... و زنده باد به هر لحظه بیشتر
می گیرد اوج و موج ز پروازهای باد
میدان تهی شده
دیگر نشانهای ز هیاهوی روز نیست
❈۴❈
و آن طفل نامراد هم از بام رفته است
اما به زیر چشم حسود ستارگان
در پنجه های فاتح تندیس انقلاب
دنبال بادبادک او تاب می خورد
❈۵❈
کامنت ها