گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیاوش کسرایی:گر که ارزان می فروشم من متاعم را عابر غافل

❈۱❈
گر که ارزان می فروشم من متاعم را عابر غافل
از برم بی اعتنا مگذر من به جان کندن
❈۲❈
با مشقت بی صدا ترسان هر شب از دیوار مردم می روم بالا
می خزم بر بامهای پست می دوم در سایه دیوار
❈۳❈
می گریزم در پناه شیروانی ها از در و درگاه یا هر رخنه و روزن
می کنم سر توی هر پستو تا به دست آرم
❈۴❈
آنچه می خواهم خواب
خوابتان در بستر راحت خواب بی پایانتان هر نیمه شب تا صبح
❈۵❈
در کمند این گرفتاری کشانیدم و مرا آزاد
و مرا محکوم در به سرقت بردن سنگ و جواهر کرد
❈۶❈
خوب می بینم که می لرزند دستهای من
دستهایم با همه ئرزیدگی در انتخاب چیزها ناشی است
و عرق از تیره پشتم بسان جویبار نازکی جاری
با چه خوف از صاحب خانه با چه خوف از گزمه و شبگرد
❈۷❈
باز می گردم به راه خویش و شب جان سخت را در کوچه ها تا روز می آرم
و به دیگر روز با چه تشویشی
❈۸❈
بر سر بازار دیگر من می فروشم این به جان آورده ها با شکل دیگرگون
گر که ارزان می فروشم من متاعم را عابر غافل
❈۹❈
از برم بی اعتنا مگذر من چگونه بانگ بردارم
دزد تو گم گشته تو پیش تو اینجاست

فایل صوتی با دماوند خاموش دزد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها