سیاوش کسرایی: دگر مرا صدا مکن مرا ز جام باده ام جدا مکن
❈۱❈
دگر مرا صدا مکن
مرا ز جام باده ام جدا مکن
که جام من به من جواب می دهد
به من کلید شهر خواب می دهد
❈۲❈
درون خوابهای من
تویی و دستهای مهربان
تویی و عهدهای استوار
و هر چه هست عاشقانه پایدار
❈۳❈
برو مرا صدا مکن
ز کوچه خوابهای سایه پرورم
دگر مرا جدا مکن
صدا مکن
❈۴❈
چو سایه بگذر ازسرم
مرا ز سایه های دوستی سوا مکن
چه حاصلی ز شمعهای بی فروغ
ز خنده ها
❈۵❈
ز بوسه ها
چه حاصلی ز گفته های سر به سر دروغ ؟
تو از روندگان راه عشق نیستی
تو نیستی ز دل شکستگان
❈۶❈
بگیر راه خویش و تن رها کن از بلا
چو من دل رمیده بلا مکن
تن به سلامتت به درد مبتلا مکن
مرا به قصه های کودکانه در شبان هول
❈۷❈
جدا مکن ازین غم قدیم
ازین غم ندیم
صدا مکن
دگر ترانه سر در این شبان دیر پا مکن
❈۸❈
به خواب نازنین من به خواب ناز
که من تمام شب نخفته ام
تمام شب به جام و جان
جز این سخن نگفته ام
❈۹❈
وفا کن ای دل جفا کشیده باز
ولی وفا بیار بی وفا مکن
کامنت ها