سیاوش کسرایی: آنان به مرگ وام ندارند آنان که زندگی را لاجرعه سر کشیدند
❈۱❈
آنان به مرگ وام ندارند
آنان که زندگی را لاجرعه سر کشیدند
آنان که ترس را
تا پشت مرزهای زمان راندند
❈۲❈
آنان به مرگ وام ندارند
آنان فراز بام تهور
افراشتند نام
آنان
❈۳❈
تا آخرین گلوله جنگیدند
آنان با آخرین گلوله خود مردند
آری به مرگ وام ندارند
آنان
❈۴❈
عشاق عصر ما
پویندگان راه بلا راه بی امید
مادر ! بگو که در تک این خانه خراب
گل های آتشین
❈۵❈
در باغ دامن تو چه سان رشد می کنند ؟
این خواهر و برادر من ایا
شیر از کدام ماده پلنگی گرفته اند ؟
پیش از طلوع طالع
❈۶❈
امشب ستارگان به بستر خون خسته خفته اند
بیدار باش را
در کوچه های دور
در شاهراه خلق به او درآورید
❈۷❈
دلخستگان به بستر خون تازه خفته اند
کامنت ها