سیاوش کسرایی:گیل آوا ای کودک کرانه و جنگل
❈۱❈
گیل آوا
ای کودک کرانه و جنگل
ای دختر ترانه و ابریشم و بلوط
ازکوره راه دامنه و ده
❈۲❈
با ما بگو که بوی چه عطری
یا بال رنگ رنگ چه مرغی تو را کشاند
تا پایتخت مرگ ؟
چشم که خفته بود که چشمانت
❈۳❈
راه از ستاره جست
دست که بسته بود که دستانت
از میخ های کلبه ربود آن تفنگ پر ؟
گیل آوا
❈۴❈
ای روشنای چشم همه خانوار رنج
بی شمع و شب چراغ
در پیش چون گرفتی این راه پر هراس
و آن گاه با کدام نشانی
❈۵❈
بر خلق در زدی که جوابت نداد خلق ؟
وقتی گلوله تو به بن بست کوچه ها
بر حثه جنایت
دندان ببر بود که در گوشن می چرید
❈۶❈
وقتی فشنگ آنان
در قامتت بهاری در خاک می کشید
بی راه و بی گناه
سر در گم هزار غم خرد عابران
❈۷❈
آنان که بایدت به کمک می شتافتند
آرامی سوی خانه و کاشانه می شدند
ای وای از آن جدایی و این جرئت
فریاد از این جنون شجاعت
❈۸❈
گیل آوا
ای خوشه شکسته سرخ انگور
آه ای درخت خون
گیل آوا
❈۹❈
اینک بگو به ما
تا با کدام اشک رشادت را
ما شستشو کنیم ؟
چونان تو را کجا
❈۱۰❈
ما جستجو کنیم ؟
ای بر توام نماز
ای بر تو ام نیاز هزاران هزارها
تکرار شو
❈۱۱❈
بسیار شو
ای مرگ تو تولد زن در دیار من
یکتای من خجسته گیل آوا
کامنت ها