گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیاوش کسرایی:من به جرمی که چرا کبریتی گیراندم یا به یک لیوان آب

❈۱❈
من به جرمی که چرا کبریتی گیراندم یا به یک لیوان آب
تشنه کامان را مهمان کردم صورتم نقش پذیرنده سیلی گشته است
❈۲❈
سر هر رهگذر تاریکی تا به خود می پیچم سخت گریبان مرا می گیرند
سر من می شکنند می درانند به تن جامه من
❈۳❈
و مرا از همه جا می رانند حیف
من رفیقانم را کم دارم و ندارم من جز غیظ و غرور
❈۴❈
زیر این جامه سلاحی دیگر و کسان می دانند
که مرا تنها وسط معرکه انداخته اند که در این مهلکه انداخته اند
❈۵❈
من به اندازه این جثه و جان من به اندازه این نا و نفس
می توانم جنگید ولی این یک تنه جنگیدن ها کافی نیست
❈۶❈
نه نه کاری نیست من رفیقانم را کم دارم که سر هر گذری دیگر با اوباشانی دیگر
دست در کار زد و خوردی خونین هستند و دم چاقوشان
❈۷❈
می برد سینه و تاریکی را با یک ضرب

فایل صوتی خانگی یک ضرب

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها