سیاوش کسرایی:استخوان هایی از سفره رنگارنگش که به سوی ما پرتاب شده
❈۱❈
استخوان هایی از سفره رنگارنگش
که به سوی ما پرتاب شده
باوفامان کرده است
چاپلوسانه به دور و بر پاهای کسی می پوییم
❈۲❈
که اتو دار شلوار سفیدش هر روز
برق دارد کفشش
و به دستان پر انگشتری اوست مدام
بافته شلاقی چرمین و دسته طلا
❈۳❈
خیز می گیریم که گاه و به او حمله کنان
پارس بر می داریم
ما ولی خشمش را هیچ نمی انگیزیم
راست این است که ما خانگی او شده ایم
❈۴❈
لوس و شکلک ساز و دست آموز
و در این خیل که در مطبخ او می لولند
جان آزادی با خوی بیابانی نیست
سگ رامی شده ایم
❈۵❈
گرگ هاری باید
کامنت ها