سیاوش کسرایی:غصه نانم امان ببریده است و تو تکرار کنان
❈۱❈
غصه نانم امان ببریده است
و تو تکرار کنان
آه از عشق هم آخر سخنی باید گفت
چه بگویم از عشق ؟
❈۲❈
من که صد در به ادب بگشودم
و دو صد پند پدر وار مرا
به سوی بیکاری سوقم داد
به سوی بیعاری
❈۳❈
چه بگویم با عشق ؟
یک شماره تلفن
که حروفش همه در دفتر من ساییده
و نشان و نام صاحب آن
❈۴❈
زیر صدها خط درخواست ز هم پاشیده است
کامنت ها