گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیاوش کسرایی:نان به یک نرخ نمی ماند در این بازار آدمی نیز به یک ارج و بها

❈۱❈
نان به یک نرخ نمی ماند در این بازار آدمی نیز به یک ارج و بها
در جوانی پدرم سنگک یک من یک شاهی بر خوانش بود
❈۲❈
و چه شب ها که به شوق پاسداری می داد
بر در مجلس شورا تا صبح تا که مشروطه نیفتد به کف استبداد
❈۳❈
و سرانجام ز خونی که روان شد بر خاک ساقه خشک پر رنگین داد
پدرم یک تن از جوخه آزادی بود آفرین بود بسی بر پدرم
❈۴❈
پس یک چند از آن دوره پر شور و خروش مزد پیروزی ها را پدرم
پهن می کرد به حوض خانه بساطی رنگین گوش می داد به آواز قمر
❈۵❈
و به تار درویش و به نقل و سخن یک دو سه تن از احباب
و گوارای وجود گلویی تر می کرد
❈۶❈
و چنین شد که گل تنهای آزادی گل نو ریشه بی حرمت و پاس
توی گلدان بلورین به سر رف خشکید کم کمک دور شد از ره پدرم
❈۷❈
پدرم یک تن از جمله بی راهان شد شرم بادا نفرین
پیر مرد اینک با پایی سست و به دستی لرزان
❈۸❈
می خرد سنگک را شخصا هر یک دانه چار ریال نان به یک نرخ نمی ماند در این بازار
آدمی نیز به یک ارج و بها و نمی گردد تنها این بسیار فنون چرخ و فلک می گردد
❈۹❈
دوست می گردد دشمن با تو وز نیازی دشمن
کینه بگذاشته می گردد دوست کیست کدبانوی این خانه که هر روز از نو
❈۱۰❈
به حساب عمل ما برسد گل سرما بزند
یا سر ما بزند بر گل دار ؟

فایل صوتی خانگی سیاهه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها