گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیاوش کسرایی: با تاب آفتاب که بر پرده می سرید و آنگاه می لمید

❈۱❈
با تاب آفتاب که بر پرده می سرید و آنگاه می لمید
چون گربه روی فرش در دشت فرش پرسه زدم زیر آفتاب
❈۲❈
همراه قد کشیدن گلها و ساقه ها آوازی از مزارع قالی بلند بود
آواز دختران از جویبار زمزمه می رست تار و پود
❈۳❈
با نغمه می گرفت هر آن ساقه نقش و رنگ وزشبنم عرق
می خاست عطر حسرت و آهنگ آرزو بوی تنور و گندم بریان
❈۴❈
بوی سوار عاشق در گرد جاده بوی رمه نوای نی و خون شامگاه
آنگاه می نشست صداها چون ککل صنوبر غمگین
❈۵❈
خم روی بال سبز آنگاه می گرفت
آواز در گلو آن گاه می فتاد
❈۶❈
گل ساقه رنگ سراپرده در گره از دشت پر کشیدم با بال آفتاب
غافل که در گره افتاده پای من

فایل صوتی تراشه های تبر گره

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها