سیاوش کسرایی:یک باره هر چه ساختنی بود در شکست آنی هر آنچه زیستنی بود دود شد
❈۱❈
یک باره هر چه ساختنی بود در شکست
آنی هر آنچه زیستنی بود دود شد
آری هر آن چه بود
یکباره دود شد
❈۲❈
شهر و گیاه و آدم و حیوان
در دم نبود شد
کودک نماند و مادر
شوهر نماند و همسر
❈۳❈
آیینه ای نماند
گهواره ای نماند
نه آشیانه ای و نه بستر
تنها سکوت و کوهه خاکستر
❈۴❈
لالای مادران
آوای عاشقان
عشق و امید و بوسه جوانی گل و کتاب
یکسر زغال شد
❈۵❈
شهر ترانه ها
یک باره لال شد
ویرانه گشت زیست
کوتاه گشت آه
❈۶❈
فردا نمی رسید
بن بست ماند راه
آتش نبود و شعله و لیکن در آسمان
چیزی عزیز سوخته می رفت سوی ماه
❈۷❈
کامنت ها