صوفی محمد هروی:رونق عهد شباب است دگر بستان را می رسد مژده گل بلبل خوش الحان را
❈۱❈
رونق عهد شباب است دگر بستان را
می رسد مژده گل بلبل خوش الحان را
در جواب او
هر که آورد به کف قلیه بادنجان را
❈۲❈
به جوی می نخرد حشمت ده سلطان را
هر مشامی که معطر شود از بوی کباب
چه کند بوی گل و نسترن و ریحان را
ناله مرغ شنو بر سر آتش جان سوز
❈۳❈
گو خمش باش بگو بلبل خوش الحان را
گر به صد جان نخرد تکه بریان ز تو کس
عاقل آن نیست که هرگز بفروشد آن را
بهر کرماج کباب است دل بنده ولیک
❈۴❈
مرهم سینه کنم من جگر بریان را
گشنگی، خواجه گر این است که من می بینم
ترسم این خلق به نانی بدهند ایمان را
صوفی خسته بگوید زغم نان چندان
❈۵❈
که فراموش کند اهل خرد طوفان را
کامنت ها