گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صوفی محمد هروی:جانم به لب رسید ز سودای آن حبیب وز عاشقی نصیب من این است تا نصیب

❈۱❈
جانم به لب رسید ز سودای آن حبیب وز عاشقی نصیب من این است تا نصیب
در جواب او آن چرب روده ای که بود اسم او اسیب
❈۲❈
آیا بود که بر من مسکین شود نصیب دردی است جوع و شربت او روغن و حلیم
از پیش مطبخی نروم جانب طبیب سیری ز نان میده و پالوده عسل
❈۳❈
امری بود محال و حدیثی بود عجیب محبوب من چو گرده نان است این زمان
دانی چه لذتی بود اندر بغل و جیب دل در کمند حلقه زنجیر زلبیاست
❈۴❈
کس را مباد در دو جهان یاد آن غریب پیوسته یاد معده پر از گرده و برنج
یارب دعای خسته دلان را بکن اجبیب صوفی در آن زمان که به مکتب شروع کرد
❈۵❈
الحمد شکر اطمعه می خواند با ادیب

فایل صوتی دیوان اطعمه بخش ۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها