صوفی محمد هروی:هر که جان در ره تو قربان کرد بر خود این کار عشق آسان کرد
❈۱❈
هر که جان در ره تو قربان کرد
بر خود این کار عشق آسان کرد
در جواب او
هر که ماهی شور بریان کرد
❈۲❈
معده خویش بحر عمان کرد
سر اسرار خویش راگیپا
دوش از چشم کله پنهان کرد
پیش کشمش مویز می نازد
❈۳❈
پسته زین خنده فراوان کرد
کله پخته کار چرب زبان
عذر خواهی به حضرت نان کرد
مرغ بریان چو با مزعفر شست
❈۴❈
جمع او را چو خود پریشان کرد
دل چو برداشت دوش لوزینه
جنگ از آن رو به آب دندان کرد
تابه بریان طبیب حاذق بود
❈۵❈
صوفی خسته را چو درمان کرد
کامنت ها