گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صوفی محمد هروی:رسید فصل بهار و جهان گلستان شد گریست ابر بهاری و باغ خندان شد

❈۱❈
رسید فصل بهار و جهان گلستان شد گریست ابر بهاری و باغ خندان شد
در جواب او کسی که معده او پر ز نان و بریان شد
❈۲❈
اگر کیمنه گدائی بود، که سلطان شد ز گریه ها که همی کرد دوش بریانی
علی الصباح به رغمش برنج خندان شد بشوی دست و پس آن گه طواف مطبخ کن
❈۳❈
که بی طهارت ظاهر، به کعبه نتوان شد ببرد ه است به دزدی دلم چو بریانی
از آن بدار، چو دزدان گهی به زندان شد ز قعر صحن برآورده مرغ بریان سر
❈۴❈
به روی سفره و در نان میده حیران شد برنج را چو ز روغن رسید مالشها
عجب مدار که آشفته و پریشان شد دل شکسته صوفی مثال پالوده
❈۵❈
ز شوق صحنک فرنی قند لرزان شد

فایل صوتی دیوان اطعمه بخش ۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها