صوفی محمد هروی:هر که دل در هوس آن بت رعنا دارد گو درآ زود که بر دیده من جا دارد
❈۱❈
هر که دل در هوس آن بت رعنا دارد
گو درآ زود که بر دیده من جا دارد
در جواب او
هر که با جوش بره قلیه تمنا دارد
❈۲❈
واقف سر نهان نیست که سودا دارد
می برد دل ز همه گرسنگان در شب و روز
نخود آن حسن که در صحنک بغرا دارد
تلخیی هر که نبیند به دم رفتن دوج
❈۳❈
هر که او معده پر از گرده و حلوا دارد
سر به کونین فرو ناورد از عیش و نشاط
در بغل هر که به اسرار منقا دارد
هیچ دانی چه بود عمر و حلاوت با او
❈۴❈
صحنک شیر برنجی است که حلوا دارد
خلق گویند مخور خربزه کو صفرائی است
دلم از بهر همین واقعه صفرا دارد
ز غم خوشه انگور ببین صوفی را
❈۵❈
همه شب تا به سحر رو به ثریا دارد
کامنت ها