گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحدت کرمانشاهی:چو پوست تخت من است و کلاه پشمین تاج به تخت و تاج کیانی کجا شوم محتاج

❈۱❈
چو پوست تخت من است و کلاه پشمین تاج به تخت و تاج کیانی کجا شوم محتاج
کلاه فقر بود خود اشاره در معنی به اینکه دور کن از سر هوای افسر و تاج
❈۲❈
زبان حالت درویش دلق‌پوش این است که راه میکده باشد مرا بهین منهاج
ز جان و تن بگذر تا رسی به کعبه دل که این بود حرم خاص و آن مناسک حاج
❈۳❈
نظیر جذبه و عشق است عقل و نفس و فنا براق و رفرف و جبریل و احمد و معراج
بنای هستی ما را به می خراب کنید که خسروان نستانند از خراب خراج
❈۴❈
خراب باده عشقم نه مست آب عنب حریف عذب فراتم نه اهل ملح و اجاج
چه گویمت که چه دردیست درد عشق که هیچ ز هیچکس نپذیرد به هیچگونه علاج
❈۵❈
چنان به موج درآمد فضای بحر محیط که اصل بحر نهان شد ز کثرت امواج
سروش گفت به وحدت که عشق مصباح است بود تن تو چو مصباح و دل در او چو زجاج

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رحمت الله
2021-03-04T19:01:01
کثرت پیداست و وحدت ناپیدا مثل نخ تسبیح که دانه ها پیداست و کسی توجه به ندارد حال آنکه اصل همان است اصل وجود در همه هست و پیدا نیست امام معصوم فرموده که خدا بوسیله خلقش تا پیداست ......