وحدت کرمانشاهی:به من فرمود پیر راه بینی مسیح آسا دمی خلوت گزینی
❈۱❈
به من فرمود پیر راه بینی
مسیح آسا دمی خلوت گزینی
که از جهل چهل سالت رهاند
اگر با دل نشینی اربعینی
❈۲❈
نباشد ای پسر صاحبدلان را
به جز دل در دل شبها قرینی
شبان وادی دل صد هزارش
ید بیضا بود در آستینی
❈۳❈
سلیمان حشمتان ملک عرفان
کجا باشند محتاج نگینی
بنازم ملک درویشی که آنجا
بود قارون گدای خوشهچینی
❈۴❈
مگو این کافر است و آن مسلمان
که در وحدت نباشد کفر و دینی
عجب نبود اگر با دشمن و دوست
نباشد عاشقان را مهر و کینی
❈۵❈
خدا را سر حکمت را مگویید
مگر با چون فلاطون خم نشینی
نروید لاله از هر کوهساری
نخیزد سبزه از هر سرزمینی
❈۶❈
برو وحدت اگر ز اهل نیازی
بکش پیوسته ناز نازنینی
کامنت ها