گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحیدالزمان قزوینی:آن سوزنگر که دیده ام من دارد دهنی چو چشم سوزن

❈۱❈
آن سوزنگر که دیده ام من دارد دهنی چو چشم سوزن
سوزن که جدا شد از دکانش از حسرت او پرست حالش
❈۲❈
هر چند صبر پیشه دارد چشمی به قفا همیشه دارد
بر خواهش دل نمیکند پشت گر رشته کند به چشمش انگشت
❈۳❈
فولاد ازان نگار تاجیک گردید اسیر رنج باریک
نتوان به ره وصال رفتن باریک نگشته هم چو سوزن
❈۴❈
زین خوش حالی که آن بت مست سر رشته ی او گرفته در دست
آخر خواهد ز جان پریدن سوزن، بالبست، کان آهن
❈۵❈
در بیضه هنوز بود فولاد کاین شوخ صلای جور در داد
این مرغ که خون به خاک آمیخت آمد چو برون ز بیضه پر ریخت
❈۶❈
از دوری آن بهار خندان شد از تنم استخوان نمایان
چون کاغذ اوست پهلو من کز وی گذرانده است سوزن

فایل صوتی شهرآشوب کوچک بخش ۱۲ - صفت سوزنگر

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها