گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحیدالزمان قزوینی:نجار پسر زند همیشه بر پای دلم ز جور تیشه

❈۱❈
نجار پسر زند همیشه بر پای دلم ز جور تیشه
بر بستر کاهشم فکنده چون تخته بزیر زخم رنده
❈۲❈
تا آمد و رفت آن پسر دید در سینه دلم غبار گردید
گامی که نهاده پس کشیده چون ارّه امید من بریده
❈۳❈
تا دل ز خیال او کباب است زو دنیی و عقبیم خرابست
چون ارّه ز دست آن پریوش هستم ز دو سر درین کشاکش
❈۴❈
تا با غم او مرا شمار است حق از دو طرف به دست یار است
چون وجد کنم چو متّه آهنگ سوراخ شود ز وجد من سنگ
❈۵❈
چون ارّه بود به چشم دشمن از خار جفاش سینه ی من
بنمود بر استخوان من پوست بر پنجره کاغذ از غم دوست
❈۶❈
رخساره چنین و در مهارت هستند ز قدرت حق آیت
بندند در از وقوف چالاک از تخته ی روز و شب بر افلاک

فایل صوتی شهرآشوب کوچک بخش ۲۱ - صفت نجّار

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها