وحیدالزمان قزوینی:ای واقف گردش ستاره در گریه ی من فکن نظاره
❈۱❈
ای واقف گردش ستاره
در گریه ی من فکن نظاره
یک ره به دل حزین گذر کن
در خانه ی طالعم نظر کن
❈۲❈
این دل که ز عشق گشته بیتاب
چندین ورقست چون سطرلاب
بر هر ورقی به دست دیده
از زخم هزار خط کشیده
❈۳❈
هر یک شده از قضای محتوم
در حلقه ی طاعت تو منظوم
خونم شده قطره قطره از بیم
در رگ چو رقوم سطر تقویم
کامنت ها