گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحیدالزمان قزوینی:طبّاخ ز پختگی مرا سوخت از سوختنم رخش بر افروخت

❈۱❈
طبّاخ ز پختگی مرا سوخت از سوختنم رخش بر افروخت
هست از خط سبز آن گرامی صبحم، که تعب نموده شامی
❈۲❈
دل در بر و من ز حیرت او هر لحظه کنم فغان که کوکو
دارم چشمی به روی جانان چون چشم پیاز حلقه، حیران
❈۳❈
سوز دلم از رقیب قلاش همچون مگسِ فتاده بر آش
از دود، دلم شدست گریان من چون نشوم کباب بریان
❈۴❈
در سینه ی من دل مشوش کز دوری او بود در آتش
نالان شده، اشک چون چکیده چون روغنِ داغِ آب دیده
❈۵❈
هر گاه نفس کشم دهد بو دم پخت دلم ز آتش او
از حسرت آن عذار گل پوش باشد دل من چو دیگ در جوش
❈۶❈
هر یک به زبان تُرک و تاجیک چون شعله بود بزیر آن دیگ
دل را افزود، از فغان درد این آش نگشت از نفس سرد

فایل صوتی شهرآشوب کوچک بخش ۳۸ - صفت طبّاخ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها