وحیدالزمان قزوینی:عطارانش عبیر بویند هر چند که پیر و نافه مویند
❈۱❈
عطارانش عبیر بویند
هر چند که پیر و نافه مویند
گر چاره ی ضعف قلب خواهی
انداز به کودکان نگاهی
❈۲❈
بوشان به دماغ داده ترطیب
مو بر سرشان چو سنبل الطیب
آن تندیشان ز نازنینی
دلخواه چو طعم دارچینی
❈۳❈
تقصیر تو را به رو نیارند
طفلند ولیک صبر دارند
زان قوم اگر گدا اگر شاه
خواهند دوای قوّت باه
❈۴❈
بان از کفشان ز زود نفعی
بخشیده خواص قرص افعی
زیشان دارد خرید کافور
خاصیت ماهی سقنقور
❈۵❈
دل را به جفای خویش هر یک
دوزند به میخ های میخک
از پرتو آن رخ چو گلنار
هستند ز بس که گرم بازار
❈۶❈
شد در کف شان خیار چنبر
مانند عصای کور پر زر
بر عارض شان ز خط پیچان
هر خال نموده تخم ریحان
❈۷❈
دل ها چون هیل، ازان لب مُر
خالی ز حیات و از کّره پُر
از روی عرق فشان شیرین
هر یک دارند ماه پروین
❈۸❈
با اهل دل اختلاط ایشان
مانند سریشم است چسبان
از حسرتشان اسیر دل ریش
خاییده چو مصطکی لب خویش
❈۹❈
زینان مطلب، اگر بود کیس
با پیرانست لحیة التیس
کامنت ها